My stepdad or My love?!
My stepdad or My love?!
p⁵
جونگکوک بوسه ای روی موهای ا.ت میذاره و زمزمه میکنه...
جونگکوک:قطعا پیشم میمونی، فکر کردی من میزارم کسی دردونه من رو ازم بگیره؟
جونگکوک موهای ا.ت رو نوازش میکرد و اشک های ا.ت باعث نمناک شدن تیشرتش میشد رو پاک کرد، همونطور که ا.ت رو آغوشش داشت آروم روی کاناپه دراز کشید و همونطور هم ا.ت رو روی بدنش قرار داد و دستاش رو محکم دورش حلقه کرد، حس موهای ابریشمی و بلند ا.ت لابهلای انگشتاش حس آرامش بخشی بهش منتقل میکرد، نگاهش به پنجره افتاد که نشون دهنده طلوع خورشید بود هقهق های ا.ت کاملا از بین رفته بود و نفساش منتظم شده بود، جونگکوک نگاهی به صورت بینقص ا.ت انداخت که الان غرق خواب بود، چند دقیقه صبر کرد تا خوابش عمیق بشه و بعد با احتیاط بلندش کرد و سمت اتاق خواب رفت...وقتی وارد اتاق خواب شد به آرومی ا.ت رو روی تخت قرار داد ملافه رو کاملا روی بدن خوش فرم ا.ت کشید اتاق کمی سرد بود دوباره سمت اتاق نشیمن برگشت شومینه رو کامل روشن نکرده بود پس با چند دقیقه کوتاه مشغول بودن بلاخره شومینه رو روشن کرد و دوباره برگشت سمت اتاق خواب، خیلی دلش میخواست الان ا.ت رو بغل کنه و کنارش تو آرامش بخوابه ولی الان باید میرفت دنبال کسی که میخواست جاسوسیش رو بکنه، بعد تقریبا نیم ساعت با مطمئن شدن اینکه اتاق به اندازه کافی گرم شده کنار تخت رفت خم شد و به آرومی لبای ا.ت رو بوسید، لباش؟درسته لبای دخترکش رو بوسید عادتش شده بود، هرشب وقتی دخترکش تو خواب عمیقی بود به اتاقش میرفت بهش تا طلوع خورشید خیره میموند و هروقت که میخواست از اتاقش خارج بشه بوسه ای آروم و سطحی روی لبای دخترکش میذاشت، دوباره ملافه رو مرتب کرد و مطمئن شد که همچی مرتبه آروم و بیصدا اول از اتاق و بعد از خونه خارج شد به سمت دستیارش یعنی جیهون رفت...
جونگکوک:به بادیگاردها بگو کاملا حواسشون رو جمع کنند، یکم چوب جمع کنند برای شومینه و به هیچ عنوان بدون اجازه من یا ا.ت وارد خونه نمیشن، میخوام ا.ت راحت باشه...
جیهون: باشه بهشون تذکر میدم...
جونگکوک به سمت ماشین رفت و صندلی عقب نشست، جیهون داشت با بادیگاردها صحبت میکرد چند ثانیه بعد سوار ماشین شد حین روشن کردن ماشین و حرکت کردن گفت...
جیهون:کجا میریم قربان؟!
جونگکوک:پیش تهیونگ...
گشادی رو کنار گذاشتم و بلاخره پارت جدید رو گذاشتم🙂👍🏻
امیدوارم دوسش داشته باشید 💜
حمایت یادتون نره قشنگای من ✨
شرط پارت بعد:
لایک:۳۰
#بی_تی_اس #بنگتن #آرمی #فیک #سناریو #جونگکوک
p⁵
جونگکوک بوسه ای روی موهای ا.ت میذاره و زمزمه میکنه...
جونگکوک:قطعا پیشم میمونی، فکر کردی من میزارم کسی دردونه من رو ازم بگیره؟
جونگکوک موهای ا.ت رو نوازش میکرد و اشک های ا.ت باعث نمناک شدن تیشرتش میشد رو پاک کرد، همونطور که ا.ت رو آغوشش داشت آروم روی کاناپه دراز کشید و همونطور هم ا.ت رو روی بدنش قرار داد و دستاش رو محکم دورش حلقه کرد، حس موهای ابریشمی و بلند ا.ت لابهلای انگشتاش حس آرامش بخشی بهش منتقل میکرد، نگاهش به پنجره افتاد که نشون دهنده طلوع خورشید بود هقهق های ا.ت کاملا از بین رفته بود و نفساش منتظم شده بود، جونگکوک نگاهی به صورت بینقص ا.ت انداخت که الان غرق خواب بود، چند دقیقه صبر کرد تا خوابش عمیق بشه و بعد با احتیاط بلندش کرد و سمت اتاق خواب رفت...وقتی وارد اتاق خواب شد به آرومی ا.ت رو روی تخت قرار داد ملافه رو کاملا روی بدن خوش فرم ا.ت کشید اتاق کمی سرد بود دوباره سمت اتاق نشیمن برگشت شومینه رو کامل روشن نکرده بود پس با چند دقیقه کوتاه مشغول بودن بلاخره شومینه رو روشن کرد و دوباره برگشت سمت اتاق خواب، خیلی دلش میخواست الان ا.ت رو بغل کنه و کنارش تو آرامش بخوابه ولی الان باید میرفت دنبال کسی که میخواست جاسوسیش رو بکنه، بعد تقریبا نیم ساعت با مطمئن شدن اینکه اتاق به اندازه کافی گرم شده کنار تخت رفت خم شد و به آرومی لبای ا.ت رو بوسید، لباش؟درسته لبای دخترکش رو بوسید عادتش شده بود، هرشب وقتی دخترکش تو خواب عمیقی بود به اتاقش میرفت بهش تا طلوع خورشید خیره میموند و هروقت که میخواست از اتاقش خارج بشه بوسه ای آروم و سطحی روی لبای دخترکش میذاشت، دوباره ملافه رو مرتب کرد و مطمئن شد که همچی مرتبه آروم و بیصدا اول از اتاق و بعد از خونه خارج شد به سمت دستیارش یعنی جیهون رفت...
جونگکوک:به بادیگاردها بگو کاملا حواسشون رو جمع کنند، یکم چوب جمع کنند برای شومینه و به هیچ عنوان بدون اجازه من یا ا.ت وارد خونه نمیشن، میخوام ا.ت راحت باشه...
جیهون: باشه بهشون تذکر میدم...
جونگکوک به سمت ماشین رفت و صندلی عقب نشست، جیهون داشت با بادیگاردها صحبت میکرد چند ثانیه بعد سوار ماشین شد حین روشن کردن ماشین و حرکت کردن گفت...
جیهون:کجا میریم قربان؟!
جونگکوک:پیش تهیونگ...
گشادی رو کنار گذاشتم و بلاخره پارت جدید رو گذاشتم🙂👍🏻
امیدوارم دوسش داشته باشید 💜
حمایت یادتون نره قشنگای من ✨
شرط پارت بعد:
لایک:۳۰
#بی_تی_اس #بنگتن #آرمی #فیک #سناریو #جونگکوک
۸.۳k
۰۲ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.