(نامه)pt5

[پرش زمانی به ۵ ماه بعد ]
سونا ویو:
امروز قرار بود که به سونوگرافی بریم تا بچه رو چک کنیم .
رفتم توی اتاق تا لباسمو عوض کنم . در کمد رو باز کردم دیدم
ته سونگ با یه استایل دارک وارد شد
سونا: انگار تو کلا با من مشکل داری؟!
ته سونگ: چه مشکلی بیبی؟
سونا: هیچی
سونا: ( اروم) اخه من نخوام با تو ست باشم کیو باید ببینم
ته سونگ: عمتو
سونا: یاااا درمورد عمه من درست حرف بزن
ته سونگ: باشه بابا تو خوبی و عمت😅
سونا:😑
ته سونگ: چته چرا قیافت اون شکلیه
سونا: هیچی برو بیرون میخوام لباس عوض کنم
ته سونگ: جانم!(کمی بلند)
سونا: جانبارجان
ته سونگ: داداش من الان سه ساله شوهرتم بعد تو میگی برو بیرون
سونا: خب باشه انقدر بمون نگام کن تا کور بشی
ته سونگ : اوک
سونا: چیکار میکنی🤨
ته سونگ: هیچی تو لباست رو عوض کن 🙈
سونا: اووووف خدایااااا
لباس سفیدم رو از توی کمد در آوردم پوشیدم. کیف قهوه ایم رو دستم گرفتم و به همراه ته سونگ سوار ماشین شدیم و به سمت مطب دکتر راه افتادیم
____________________________
پایان
____________________________
بچه ها میدونم کم میذارم ولی
دارم سعی میکنم درستش کنم
چون فیک و از اول درست ننوشته
بودمش
____________________________
برای پارت های بیشتر حمایت کنید🍷🦋