فرشته ی عشق
فرشته ی عشق
پارت اول
هانول:هی درباره فرشته عشق شنیدی ؟میگن که کاری میکنه اگر بخوای موقع مرگ عشقت میتونی بجاش بمیری
_ها یون: نه بابا امکان نداره همچین چیزی اصلا بنظر واقعی نمیاد دویست بار گفتم این هارو باور نکن
هانول همانجور که لباس های ولیعهد را میشست ادامه داد
هانول:ها یون گفتم از کجا میدونی واقعیت نداره شاید واقعی بود و بشه خودتو فدای عشقت کنی.
ها یون از سر جاش پاشد و گفت
هایون :لباس های ملکه رو شستم کمک میخوای؟
هانول تکانی به خودش داد و گفت
هانول:اگر میتونی اگر نمیتونی و خسته هستی برو استراحت کن
هایون گفت :راستش خیلی خسته هستم برم تنها مشکلی نداری؟
هانول گفت:نه مشکلی ندارم برو
هانول لباس ها رو تمام کرد و داشت میرفت که سرپرست خدمتکار ها صداش کرد
هانول به سمت دفتر سرپرست رفت
سرپرست:هانول تو از امروز یکی از خدمتکار های شخصی ولیعهد هستی
هانول :واقعا ممنونم واقعا. ممنونم...
سرپرست:تو از فردا کارت رو شروع میکنی...
پارت اول
هانول:هی درباره فرشته عشق شنیدی ؟میگن که کاری میکنه اگر بخوای موقع مرگ عشقت میتونی بجاش بمیری
_ها یون: نه بابا امکان نداره همچین چیزی اصلا بنظر واقعی نمیاد دویست بار گفتم این هارو باور نکن
هانول همانجور که لباس های ولیعهد را میشست ادامه داد
هانول:ها یون گفتم از کجا میدونی واقعیت نداره شاید واقعی بود و بشه خودتو فدای عشقت کنی.
ها یون از سر جاش پاشد و گفت
هایون :لباس های ملکه رو شستم کمک میخوای؟
هانول تکانی به خودش داد و گفت
هانول:اگر میتونی اگر نمیتونی و خسته هستی برو استراحت کن
هایون گفت :راستش خیلی خسته هستم برم تنها مشکلی نداری؟
هانول گفت:نه مشکلی ندارم برو
هانول لباس ها رو تمام کرد و داشت میرفت که سرپرست خدمتکار ها صداش کرد
هانول به سمت دفتر سرپرست رفت
سرپرست:هانول تو از امروز یکی از خدمتکار های شخصی ولیعهد هستی
هانول :واقعا ممنونم واقعا. ممنونم...
سرپرست:تو از فردا کارت رو شروع میکنی...
۱.۴k
۲۹ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.