🧛🏻♀🍷Psychological cannibals
🧛🏻♀🍷Psychological cannibals
ا/ت: از این به بعد توی این خونه کار میکنید اگه یک اشتباه کوچیک سر بزنه کاری میکنم به حال همه دیگه گریه کنید
نازنین: ا/ت بسه نک
ا/ت:هیششش
نازنین: یادنگرفتی وسط حرف دیگران نپری؟
ا/ت:قانون های اینجا: پنج صبح تا هفت حق بیدار شدن یا تکون خوردن ندارید توی اتاقتون دست شویی هست؛ ساعت هفت و نیم صبحونه باید آماده باشه یعنی هفت پامیشید ناهار ساعت دو شام هم سالاد هست برای نازنین و من شیره خودتون هرچیدوست دارید درست کنید بخورید فضولی ممنوع خونه هم تمیز کنید
نازنین:خیلی سخت داری میگیری
جیمین: باشه انجام میدیم
ا/ت: درو روی هیچ کس باز نمیکنید
جونگکوک: عاااام ما لباس نداریم بیرون هم ک نمیتونیم بریم
ا/ت: نازنیننن
نازنین: بدنم رو آروم کردم چشمام رو باز کردم خونه شروع ب لرزیدن کرد جیمین وجونگ کوک همو بغل کرده بودن ولی ا/ت مثل همیشه بود اینو از حسم میتونستم بگم
خونه آروم شد و وسایلشون جلوی دز خونمون ظاهر شد
ا/ت: دور نازنین دوباره نور صورتی اومد اون تاج گلی دوباره روی سرش ظاهر شد روی صورتش تتو های گل مانند اومد وقتی کارش تموم شد سرش گیج رفت خورد زمین
خوبی؟
نازنین: آره خوبم نترس
ا/ت رفتم کنار در وسایل رو اوردم تو بفرما اینم وسایل اتاق شما اوندوتا هست ک بغل هم هستن شاید از وسالش خوشتون نیاد ولی میتونید به سلیقه خودتون بچینید هم رنگ هم وسایل
راوی: جیمین وجونگکوک وسایل هاشون زو گرفتن همه چیشون بود همه چییی بجز وسایل اتاق مثل تخت و کمد...
جیمین: عاممم من با رنگ میشکینمیسازم میشه آبی باشه؟
نازنین: اره بیا با قدرتم رنگشون رو عوض کردم تحویل شما
جیمین: وای میشه قدزت هات رو بگی
نازنین؛ تغیر رنگ اجسام رو دارم راستش باحاله؛ جابه جا کردم وسایل؛ و خوندن ذهن و پرواز کردن
جیمین: واااای
نازنین: تغییر رنگ یکی از قدرت هایی بود ک خودم انتخاب کردم راستش وقتی حوصلم سر میره کل این منطقه رو تغییر میدم
پارت ششم🍷🧛🏻♀
ا/ت: از این به بعد توی این خونه کار میکنید اگه یک اشتباه کوچیک سر بزنه کاری میکنم به حال همه دیگه گریه کنید
نازنین: ا/ت بسه نک
ا/ت:هیششش
نازنین: یادنگرفتی وسط حرف دیگران نپری؟
ا/ت:قانون های اینجا: پنج صبح تا هفت حق بیدار شدن یا تکون خوردن ندارید توی اتاقتون دست شویی هست؛ ساعت هفت و نیم صبحونه باید آماده باشه یعنی هفت پامیشید ناهار ساعت دو شام هم سالاد هست برای نازنین و من شیره خودتون هرچیدوست دارید درست کنید بخورید فضولی ممنوع خونه هم تمیز کنید
نازنین:خیلی سخت داری میگیری
جیمین: باشه انجام میدیم
ا/ت: درو روی هیچ کس باز نمیکنید
جونگکوک: عاااام ما لباس نداریم بیرون هم ک نمیتونیم بریم
ا/ت: نازنیننن
نازنین: بدنم رو آروم کردم چشمام رو باز کردم خونه شروع ب لرزیدن کرد جیمین وجونگ کوک همو بغل کرده بودن ولی ا/ت مثل همیشه بود اینو از حسم میتونستم بگم
خونه آروم شد و وسایلشون جلوی دز خونمون ظاهر شد
ا/ت: دور نازنین دوباره نور صورتی اومد اون تاج گلی دوباره روی سرش ظاهر شد روی صورتش تتو های گل مانند اومد وقتی کارش تموم شد سرش گیج رفت خورد زمین
خوبی؟
نازنین: آره خوبم نترس
ا/ت رفتم کنار در وسایل رو اوردم تو بفرما اینم وسایل اتاق شما اوندوتا هست ک بغل هم هستن شاید از وسالش خوشتون نیاد ولی میتونید به سلیقه خودتون بچینید هم رنگ هم وسایل
راوی: جیمین وجونگکوک وسایل هاشون زو گرفتن همه چیشون بود همه چییی بجز وسایل اتاق مثل تخت و کمد...
جیمین: عاممم من با رنگ میشکینمیسازم میشه آبی باشه؟
نازنین: اره بیا با قدرتم رنگشون رو عوض کردم تحویل شما
جیمین: وای میشه قدزت هات رو بگی
نازنین؛ تغیر رنگ اجسام رو دارم راستش باحاله؛ جابه جا کردم وسایل؛ و خوندن ذهن و پرواز کردن
جیمین: واااای
نازنین: تغییر رنگ یکی از قدرت هایی بود ک خودم انتخاب کردم راستش وقتی حوصلم سر میره کل این منطقه رو تغییر میدم
پارت ششم🍷🧛🏻♀
۲۰.۸k
۰۹ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.