*𝚖𝚢 𝚝𝚛𝚘𝚞𝚋𝚕𝚎*
*𝚖𝚢 𝚝𝚛𝚘𝚞𝚋𝚕𝚎*
Part:4
(فردا ویو ا.ت)
جونگ کوک رو مخمه ایشش ، ازش خوشم نمیاد اخه اقای رئیس خدا بگم چیکارت کنه این همه نفر چرا جونگ کوک عضو بی تی اس(از خداتم باشه عزیزم😂🔪)ولش لباس پوشیدم و رفتم پایین و یه تیشرت لش ابی و یه شلوار خونگی چارخونه ایی صورتی پوشیدم و رفتم پایین
بقیه جز کوک: صبح بخیر
ا.ت: صبح بخیر
تهیونگ: ا.ت اخر هفته اس ما میریم تمرین تو گایی نمیری؟
جیهوپ: اره حوصلت سر نمیره؟
ا.ت: راستش یه چیزی میخواستم بگم ولی نمیدونم بشه یا نه
نامجون و جین: بگو
ا.ت: راستش دوست من تو خونه تنهاست اگه میشه بیاد پیشم تا شما بیاین و بعد بره؟
جیمین: دوستت دختره یا پسر؟
ا.ت: دختره
نامجون: اشکال نداره فقط وقتی برگشتیم بره
ا.ت: ممنونممممم(لبخند)
کوک: اگه خواستی بری بیرون بهمون خبر بده(سرد)بریم
جیهوپ: صبحونه بخور (لبخند)
ا.ت: ممنون باشه(لبخند)
(رفتن)
یسسس بزار زنگ بزنم لونااا
ا.ت: الوووو لونا بدو بیا ادرسو واست میفرستن
لونا: ام..
ا.ت : خونه تنهام اما و اگر هم نداریم بدوووو
لونا: اومدم خدافض
(لونا اومد)
ا.ت: بیا اتاقمو بهت نشون بدممم عررر خیلی قشنگهه
لونا: ببینم پشمامممممم خیلی قشنگههه(عکس خونه و اتاقو میزارم)
ا.ت: بیا غذا درست کن گوشنمهه
لونا: خاک تو سرت تو ازدواج میخوای بکنی
ا.ت: ازدواج سوری تاکید میکنم سوری
لونا: خب خب باش فیلم بزار الان پیتزا سفارش میدم
ا.ت: باشه پس
(شب پیتزا اومد)
لونا: خب پیتزا اومد
ا.ت: واییی گشنمه بازش کن
لونا: وایساا اول بگو رفتارشون باهات چطوره
ا.ت: خب خب پس میخوای غیبت کنی ارههه پس بزن بریم
(ویو کوک)
ساعت 8 بود کارمون تموم شد و رفتیم خونه که پسرا گفتن به ایستیم ببینیم چی میگن درو باز کردیم و اروم اروم رفتیم داخل ا.ت میخواست حرف بزنه دوستش مارو دیدید و ما بهش اشاره دادی بزار حرف بزنه
(پایان ویو)
Part:4
(فردا ویو ا.ت)
جونگ کوک رو مخمه ایشش ، ازش خوشم نمیاد اخه اقای رئیس خدا بگم چیکارت کنه این همه نفر چرا جونگ کوک عضو بی تی اس(از خداتم باشه عزیزم😂🔪)ولش لباس پوشیدم و رفتم پایین و یه تیشرت لش ابی و یه شلوار خونگی چارخونه ایی صورتی پوشیدم و رفتم پایین
بقیه جز کوک: صبح بخیر
ا.ت: صبح بخیر
تهیونگ: ا.ت اخر هفته اس ما میریم تمرین تو گایی نمیری؟
جیهوپ: اره حوصلت سر نمیره؟
ا.ت: راستش یه چیزی میخواستم بگم ولی نمیدونم بشه یا نه
نامجون و جین: بگو
ا.ت: راستش دوست من تو خونه تنهاست اگه میشه بیاد پیشم تا شما بیاین و بعد بره؟
جیمین: دوستت دختره یا پسر؟
ا.ت: دختره
نامجون: اشکال نداره فقط وقتی برگشتیم بره
ا.ت: ممنونممممم(لبخند)
کوک: اگه خواستی بری بیرون بهمون خبر بده(سرد)بریم
جیهوپ: صبحونه بخور (لبخند)
ا.ت: ممنون باشه(لبخند)
(رفتن)
یسسس بزار زنگ بزنم لونااا
ا.ت: الوووو لونا بدو بیا ادرسو واست میفرستن
لونا: ام..
ا.ت : خونه تنهام اما و اگر هم نداریم بدوووو
لونا: اومدم خدافض
(لونا اومد)
ا.ت: بیا اتاقمو بهت نشون بدممم عررر خیلی قشنگهه
لونا: ببینم پشمامممممم خیلی قشنگههه(عکس خونه و اتاقو میزارم)
ا.ت: بیا غذا درست کن گوشنمهه
لونا: خاک تو سرت تو ازدواج میخوای بکنی
ا.ت: ازدواج سوری تاکید میکنم سوری
لونا: خب خب باش فیلم بزار الان پیتزا سفارش میدم
ا.ت: باشه پس
(شب پیتزا اومد)
لونا: خب پیتزا اومد
ا.ت: واییی گشنمه بازش کن
لونا: وایساا اول بگو رفتارشون باهات چطوره
ا.ت: خب خب پس میخوای غیبت کنی ارههه پس بزن بریم
(ویو کوک)
ساعت 8 بود کارمون تموم شد و رفتیم خونه که پسرا گفتن به ایستیم ببینیم چی میگن درو باز کردیم و اروم اروم رفتیم داخل ا.ت میخواست حرف بزنه دوستش مارو دیدید و ما بهش اشاره دادی بزار حرف بزنه
(پایان ویو)
۱۰.۱k
۱۷ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.