پارت ۱۰
پارت ۱۰
حمایت کنید نزارید ادمین بده بشم
جونگ کوک :اون پسره که دیده اون
حرفش تموم نشده بود که جیهوپ( چقدر وسط حرف بچم جونگ کوک میپرن😶😂(
جیهوپ :یعنی همونه ؟
جونگ کوک :اره
جیهوپ :واییی(با حسرت)
شوگا :چی ؟چی میگن توضیح بدین منم بفهمم
جیهوپ روبه جونگ کوک :تو بهش بگو
جونگ کوک :اوک
جونگ کوک :ببین شوگا قبلا یه کسی به اسم
تهیونگ عاشق ا/ت شده بود ....
هنوز حرفش تموم نشده بود که .....
شوگا :تهیونگ ؟ واقعا ؟ اون رئیس باند مافیا کره ست
جونگ کوک :همینه که مارو نگران میکنه اگر تهیونگ بفهمه که ا/ت ازدواج کرده کل کره رو بهم میریزه
شوگا :آخه الان چی کار کنیم؟
جونگ کوک :نمیدونم واقعا نمیدونم
«طرف برادرا تو خونه »
جین :نامجونننننننننن
اون حوله منو بده
نامجون :من مگه نوکرتم خودت بردار
جین :باش مغرور (بیچاره نامجون😔)
جیمین:نمیخواد الان خودم برات میارم .
جین :تنکس
همشون میان میشینن توی پذیرایی
نامجون :به نظرتون دختره چش شده بود ؟
جین :مگه مهمه؟
جیمین :بس کن جین دیگه باید با این دختره کنار بیای
جین :باشه بابا 😒
نامجون :یه کاسه ای زیر نیم کاسه هستش
اصلا چراااااااااااااااااا من گذاشتم اینا ازدواج کننن؟
جیمین :بیاید بریم بخوابیم الان هممون خسته ایم..
همشون رفتن خوابیدن
«بیمارستان، اتاق جیهوپ »
جیهوپ :باید تا میتونیم ا/ت رو ازش دور نگه داریم
جونگ کوک :اره
جونگ کوک روبه شوگا :شوگا تا جایی که میتونی از ا/ت مراقبت کن
ا/ت و تهیونگ نباید همو ببیننن
جیهوپ :اره خودت هم که داری میبینی
ا/ت چقدر حالش بده
شوگا :باشه
جیهوپ :بیاید بریم پیش ا/ت
همشون میرن پیش ا/ت
جونگ کوک روبه جیهوپ :حالش چطوره ؟
جیهوپ:.......
حمایت کنید نزارید ادمین بده بشم
جونگ کوک :اون پسره که دیده اون
حرفش تموم نشده بود که جیهوپ( چقدر وسط حرف بچم جونگ کوک میپرن😶😂(
جیهوپ :یعنی همونه ؟
جونگ کوک :اره
جیهوپ :واییی(با حسرت)
شوگا :چی ؟چی میگن توضیح بدین منم بفهمم
جیهوپ روبه جونگ کوک :تو بهش بگو
جونگ کوک :اوک
جونگ کوک :ببین شوگا قبلا یه کسی به اسم
تهیونگ عاشق ا/ت شده بود ....
هنوز حرفش تموم نشده بود که .....
شوگا :تهیونگ ؟ واقعا ؟ اون رئیس باند مافیا کره ست
جونگ کوک :همینه که مارو نگران میکنه اگر تهیونگ بفهمه که ا/ت ازدواج کرده کل کره رو بهم میریزه
شوگا :آخه الان چی کار کنیم؟
جونگ کوک :نمیدونم واقعا نمیدونم
«طرف برادرا تو خونه »
جین :نامجونننننننننن
اون حوله منو بده
نامجون :من مگه نوکرتم خودت بردار
جین :باش مغرور (بیچاره نامجون😔)
جیمین:نمیخواد الان خودم برات میارم .
جین :تنکس
همشون میان میشینن توی پذیرایی
نامجون :به نظرتون دختره چش شده بود ؟
جین :مگه مهمه؟
جیمین :بس کن جین دیگه باید با این دختره کنار بیای
جین :باشه بابا 😒
نامجون :یه کاسه ای زیر نیم کاسه هستش
اصلا چراااااااااااااااااا من گذاشتم اینا ازدواج کننن؟
جیمین :بیاید بریم بخوابیم الان هممون خسته ایم..
همشون رفتن خوابیدن
«بیمارستان، اتاق جیهوپ »
جیهوپ :باید تا میتونیم ا/ت رو ازش دور نگه داریم
جونگ کوک :اره
جونگ کوک روبه شوگا :شوگا تا جایی که میتونی از ا/ت مراقبت کن
ا/ت و تهیونگ نباید همو ببیننن
جیهوپ :اره خودت هم که داری میبینی
ا/ت چقدر حالش بده
شوگا :باشه
جیهوپ :بیاید بریم پیش ا/ت
همشون میرن پیش ا/ت
جونگ کوک روبه جیهوپ :حالش چطوره ؟
جیهوپ:.......
۴۱.۱k
۰۹ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.