وقتی فکر میکنه ...p3 (end)
چشماش نگاه کردی گفتی
+من هیچ وقت ازت متنفرم نمیشم عشقم
بعدش بوسه آورمی به گونه ی اشکیش میزنی و میگی
+حالا دیگه گریه نکن باشه من همون روز بخشیدمت
لبخند پر رنگی میرنه و میگه
_نمیدونم چه کار خوبی کردم که خدا فرشته ای مثل تورو داده به من
_خیلی عاشقتم
_دیگه هرگز ولت نمیکنم قول میدم
همینجوری که توی بغلش آروم گرفته بودی
لبخند کمرنگی زدی و با تعجب ارش پرسیدی
+راستی چاگیا تو چجوری اومدی توی مدرسه؟
+اگه کسی ما رو توی این وضع ببینه چی
_ها..من از دیوار پریدم بالا
+چی؟؟
+مگه تو ترس از ارتفاع نداری
_چرا..راستش مثل سگ میترسیدم
_ولی ترس اینکه از دستت بدم باعث شد بدون فکر کردن به ترسم از دیوار بپرم
_الان چه درسی داری؟
+آهاااا..علوم
_خیلی مزخرفه نه؟
+خیلی😅
_میای از مدرسه فرار کنیم
+چی..چی میگی؟
نه اصلا
_اوممم عشقم لطفا یه با امتحان کن حداقل
وقتی اون قیافه کیوتش رو دیدی نتونستی نه بگی
+باشه...یا شانس یا اقبال😁
بعدشم یواشکی از دستشویی اومدین بیرون بدون اینکه کسی متوجه بشه از مدرسه فرار کردین تا جایی که میتونستین دوییدین
دیگه کم کم داشت غروب میشد لب ساحل نشسته بودی و سر لینو رو پات بود که گفت
_بیبی من یه توضیح بهت بده کارم
+میخوای بزاریمش برای بعد
_نه الان بهترین زمانه
+باشه
_اون روز که دعوامون شد چند ساعت قبلش یه جین بهم زنگ زدو گفت میخواد منو ببینه منم رفتم به همون کافه ای که بهم گفت اونجا یه چندتا عکس از تو و اون دوستت بهم نشون داد گفت وقتی بچه بودین عاشق هم بودین بعدشم یه چنتا پیام عاشقانه از تو و اون بهم نشون داد
منم خیلی عصبی شدم وقتی اومدم و دیدم از ماشین اون پیاده شدی فکر کردم اون حرفا درسته
تا اینکه چند روز بعد از دعوا یه جین دوباره بهم زنگ زدو گفت
×لینو من بهت دورغ گفتم من از بچگیم عاشق یونجون بودم ولی فکر میکردم اون عاشق ا.ت برای همین چنتا عکس و چت فیک درست کردم تا رابطه تو و ا.ت رو خراب کنم
اماچند روز پیش یونجون اومد پیشم و گفت دوستم داره
من دیگه نمیتونم با این عذاب وجدان زندگی کنم
_پس چرا الان بهم زنگ زدی
×خواستم بدونی ا.ت واقعا دوست داره اون از وقتی با تو وارد رابطه شد حتی به یک پسرم فکر نکرده و...اینکه خواستم معذرت خواهی کنم
لطفا منو ببخش
چشمات پر از اشک میشه لینو تورو توی بغلش میگیره تا بهت دلداری بره
_عزیزم آروم باش
+من..من فکر کردم اون دوستمه چطور ؟آخه چطور تونست همچین کاری رو باهام بکنه
_اونم خ
لطفا منو ببخش
چشمات پرو از اشک میشه لینو ترو توی بغلش میگیره تا بهت دلداری بره
_عزیزم آروم باش
+من..من فکر کردم اون دوستمه چطور ؟آخه چطور تونست همچین کاری رو باهام بکنه
_اونم خیلی پشیمونه عزیزم. دیگه گریه نکن باشه من طاقت ندارم اشکات رو ببینم میدونی دیگه آره؟
+اوهوم
_حالا بلند شو بریم خونمون بیبی
+باشه
+لینو....
_هوم..
+عاشقتم . مرسی که اومدی توی زندگیم
_منم همینطور ❤️
ببخشید بابت این تاخیر درگیر امتحانا بودم
همونطور که بهتون قولشو دادم برا تابستون یک چندپارتی عالی داریم منتظرش باشید :)))))))))))
+من هیچ وقت ازت متنفرم نمیشم عشقم
بعدش بوسه آورمی به گونه ی اشکیش میزنی و میگی
+حالا دیگه گریه نکن باشه من همون روز بخشیدمت
لبخند پر رنگی میرنه و میگه
_نمیدونم چه کار خوبی کردم که خدا فرشته ای مثل تورو داده به من
_خیلی عاشقتم
_دیگه هرگز ولت نمیکنم قول میدم
همینجوری که توی بغلش آروم گرفته بودی
لبخند کمرنگی زدی و با تعجب ارش پرسیدی
+راستی چاگیا تو چجوری اومدی توی مدرسه؟
+اگه کسی ما رو توی این وضع ببینه چی
_ها..من از دیوار پریدم بالا
+چی؟؟
+مگه تو ترس از ارتفاع نداری
_چرا..راستش مثل سگ میترسیدم
_ولی ترس اینکه از دستت بدم باعث شد بدون فکر کردن به ترسم از دیوار بپرم
_الان چه درسی داری؟
+آهاااا..علوم
_خیلی مزخرفه نه؟
+خیلی😅
_میای از مدرسه فرار کنیم
+چی..چی میگی؟
نه اصلا
_اوممم عشقم لطفا یه با امتحان کن حداقل
وقتی اون قیافه کیوتش رو دیدی نتونستی نه بگی
+باشه...یا شانس یا اقبال😁
بعدشم یواشکی از دستشویی اومدین بیرون بدون اینکه کسی متوجه بشه از مدرسه فرار کردین تا جایی که میتونستین دوییدین
دیگه کم کم داشت غروب میشد لب ساحل نشسته بودی و سر لینو رو پات بود که گفت
_بیبی من یه توضیح بهت بده کارم
+میخوای بزاریمش برای بعد
_نه الان بهترین زمانه
+باشه
_اون روز که دعوامون شد چند ساعت قبلش یه جین بهم زنگ زدو گفت میخواد منو ببینه منم رفتم به همون کافه ای که بهم گفت اونجا یه چندتا عکس از تو و اون دوستت بهم نشون داد گفت وقتی بچه بودین عاشق هم بودین بعدشم یه چنتا پیام عاشقانه از تو و اون بهم نشون داد
منم خیلی عصبی شدم وقتی اومدم و دیدم از ماشین اون پیاده شدی فکر کردم اون حرفا درسته
تا اینکه چند روز بعد از دعوا یه جین دوباره بهم زنگ زدو گفت
×لینو من بهت دورغ گفتم من از بچگیم عاشق یونجون بودم ولی فکر میکردم اون عاشق ا.ت برای همین چنتا عکس و چت فیک درست کردم تا رابطه تو و ا.ت رو خراب کنم
اماچند روز پیش یونجون اومد پیشم و گفت دوستم داره
من دیگه نمیتونم با این عذاب وجدان زندگی کنم
_پس چرا الان بهم زنگ زدی
×خواستم بدونی ا.ت واقعا دوست داره اون از وقتی با تو وارد رابطه شد حتی به یک پسرم فکر نکرده و...اینکه خواستم معذرت خواهی کنم
لطفا منو ببخش
چشمات پر از اشک میشه لینو تورو توی بغلش میگیره تا بهت دلداری بره
_عزیزم آروم باش
+من..من فکر کردم اون دوستمه چطور ؟آخه چطور تونست همچین کاری رو باهام بکنه
_اونم خ
لطفا منو ببخش
چشمات پرو از اشک میشه لینو ترو توی بغلش میگیره تا بهت دلداری بره
_عزیزم آروم باش
+من..من فکر کردم اون دوستمه چطور ؟آخه چطور تونست همچین کاری رو باهام بکنه
_اونم خیلی پشیمونه عزیزم. دیگه گریه نکن باشه من طاقت ندارم اشکات رو ببینم میدونی دیگه آره؟
+اوهوم
_حالا بلند شو بریم خونمون بیبی
+باشه
+لینو....
_هوم..
+عاشقتم . مرسی که اومدی توی زندگیم
_منم همینطور ❤️
ببخشید بابت این تاخیر درگیر امتحانا بودم
همونطور که بهتون قولشو دادم برا تابستون یک چندپارتی عالی داریم منتظرش باشید :)))))))))))
۶.۲k
۲۳ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.