شوهر سخت گیر من فصل 2 پارت 12
«شوهر سخت گیر من فصل 2»
پارت:12
کوک:قهری
ا.ت:*سکوت*
کوک:عشقم
ا.ت:من با مافیایی که به من سیلی میزنن حرف نمیزنم
کوک:قهر نکن دیگه
ا.ت:*سکوت*
کوک:عزیزم بخاطر بچه بود خودت میدونی من چقدر بچه دوست دارم اونم اگه بچه ی خودم باشه
ا.ت:*سکوت*
کوک:ببخشید
ا.ت:*سکوت*
کوک:خودت خواستی
جونگ کوک نزدیک ا.ت شد و گرد*نشو گرفت سر شو نزدیک کرد و لب*اشو رو لب*اب ا.ت گذاشت و هر دو در حال بوس*یدن بودن ا.ت که دیگه درحال نفس کم اوردن بود بازوهای جونگکوک رو محکم او مشتش گرفت ولی جونگکوک دست بردار نبود و بلاخره اونم نفس کم اورد
کوک:منو بخشیدی
ا.ت:*سر شو به نشانه ی نه تکون داد*
و جونگکوک دوباره لب*اشو رو لب*ای ا.ت گذاشت و اونو بوس*ید ا.ت هی تقلا کرد ولی جونگکوک دست بردار نبود چند دقیقه جونگکوک ا.ت رو میبوسی*د و دیگه نفس کم اورد و دست برداشت از بوسی*دن ا.ت، ا.ت نفس نفس میزد
ا.ت:حداقل به فکر من نیستی به فکر بچت باشه
کوک:منو بخشیدی
ا.ت:خیلی وقته، گفتم بودم راجب مافیا بودنت و اینا خونه حرف میزنیم
کوک:باشه واسه شب
ا.ت:باشه هر چی خودت بخای
کوک:من به مامانم زنگ بزنم که بگم حامله ای
ا.ت:باشه بگو
کوک:به مامانم زنگ زدم
م:........
کوک:تو چطوری بابا چطوره
م: .......
کوک:یه خبر خوش دارم برات
م : .......
کوک:ا.ت بارداره
م : ........
کوک:باشه
م : ........
کوک:باشه خداحافظ
با مامانم خداحافظی کردم و تماس رو قطع کردم
«شب»
ا.ت:
دیگه وقتش بود چیزی رو که میخاستم به بگم ب جونگکوک رو بگم
ا.ت:عشقم
کوک:جانم
ا.ت:بیا یدفعه بشین
کوک:اومدم، بگو
ا.ت:گفته بودی درباره ی مافیا و این چیزا شب حرف میزنیم
کوک:اره
ا.ت:تو همه چیز رو درباره خودت بگو
کوک:باشه* و همه چیز رو برای ا.ت گفت مثل اینکه ریس مافیا میشه و اینجور چیزا دیگه من نمیدونم*
ا.ت:من یه شرطی دارم
کوک:چه شرطی
ا.ت:اگه میخای من اینجا بمونم و بچه رو بدم بهت باید نصف اموال تمام خانوادت رو به من بدی
کوک:تو داری با من معامله میکنی
ا.ت:یجورایی اره معامله ی خوبیه
کوک:امکان نداره
ا.ت:پس از منو این بچه بگزر
کوک:امکان نداره
ا.ت؛ اگه منو بچت رو میخوای باید نصف اموالتونو بدین به من
کوک:ا.ت تو همچین ادمی نبودی
ا.ت:الان هستم تصمیمتو بگیر
کوک:من نمیتونم به تنهایی این تصمیم رو بگیرم
شرط:
لایک:200
کامنت:حتما بزارین و گرنه از پارت بعدی خبری نیست
#فیک
#فیک_بی_تی_اس
#فیک_جونگکوک
#سناریو
#اسمات
#وانشات
پارت:12
کوک:قهری
ا.ت:*سکوت*
کوک:عشقم
ا.ت:من با مافیایی که به من سیلی میزنن حرف نمیزنم
کوک:قهر نکن دیگه
ا.ت:*سکوت*
کوک:عزیزم بخاطر بچه بود خودت میدونی من چقدر بچه دوست دارم اونم اگه بچه ی خودم باشه
ا.ت:*سکوت*
کوک:ببخشید
ا.ت:*سکوت*
کوک:خودت خواستی
جونگ کوک نزدیک ا.ت شد و گرد*نشو گرفت سر شو نزدیک کرد و لب*اشو رو لب*اب ا.ت گذاشت و هر دو در حال بوس*یدن بودن ا.ت که دیگه درحال نفس کم اوردن بود بازوهای جونگکوک رو محکم او مشتش گرفت ولی جونگکوک دست بردار نبود و بلاخره اونم نفس کم اورد
کوک:منو بخشیدی
ا.ت:*سر شو به نشانه ی نه تکون داد*
و جونگکوک دوباره لب*اشو رو لب*ای ا.ت گذاشت و اونو بوس*ید ا.ت هی تقلا کرد ولی جونگکوک دست بردار نبود چند دقیقه جونگکوک ا.ت رو میبوسی*د و دیگه نفس کم اورد و دست برداشت از بوسی*دن ا.ت، ا.ت نفس نفس میزد
ا.ت:حداقل به فکر من نیستی به فکر بچت باشه
کوک:منو بخشیدی
ا.ت:خیلی وقته، گفتم بودم راجب مافیا بودنت و اینا خونه حرف میزنیم
کوک:باشه واسه شب
ا.ت:باشه هر چی خودت بخای
کوک:من به مامانم زنگ بزنم که بگم حامله ای
ا.ت:باشه بگو
کوک:به مامانم زنگ زدم
م:........
کوک:تو چطوری بابا چطوره
م: .......
کوک:یه خبر خوش دارم برات
م : .......
کوک:ا.ت بارداره
م : ........
کوک:باشه
م : ........
کوک:باشه خداحافظ
با مامانم خداحافظی کردم و تماس رو قطع کردم
«شب»
ا.ت:
دیگه وقتش بود چیزی رو که میخاستم به بگم ب جونگکوک رو بگم
ا.ت:عشقم
کوک:جانم
ا.ت:بیا یدفعه بشین
کوک:اومدم، بگو
ا.ت:گفته بودی درباره ی مافیا و این چیزا شب حرف میزنیم
کوک:اره
ا.ت:تو همه چیز رو درباره خودت بگو
کوک:باشه* و همه چیز رو برای ا.ت گفت مثل اینکه ریس مافیا میشه و اینجور چیزا دیگه من نمیدونم*
ا.ت:من یه شرطی دارم
کوک:چه شرطی
ا.ت:اگه میخای من اینجا بمونم و بچه رو بدم بهت باید نصف اموال تمام خانوادت رو به من بدی
کوک:تو داری با من معامله میکنی
ا.ت:یجورایی اره معامله ی خوبیه
کوک:امکان نداره
ا.ت:پس از منو این بچه بگزر
کوک:امکان نداره
ا.ت؛ اگه منو بچت رو میخوای باید نصف اموالتونو بدین به من
کوک:ا.ت تو همچین ادمی نبودی
ا.ت:الان هستم تصمیمتو بگیر
کوک:من نمیتونم به تنهایی این تصمیم رو بگیرم
شرط:
لایک:200
کامنت:حتما بزارین و گرنه از پارت بعدی خبری نیست
#فیک
#فیک_بی_تی_اس
#فیک_جونگکوک
#سناریو
#اسمات
#وانشات
۱۰۲.۹k
۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۶۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.