چند پارتی جینی🥺🫂🧡 part (1)
سوجین « با بی میلی ساعت صورتی رنگ گربه ایم رو که داشت مث خروس رو مخم رژه میرفت رو خاموش کردم...عی خدااااا من نیموخواممم برم...هقققق....بعد از انجام کار ها و روتین های صبحگاهی حاضر شدم و از اتاق و تخت خواب نازم دل کندم...زندگی ک نیس...هرچی چشم چشم کردم سوکجین رو ندیدم...آوووو یادم رفت...امروز صبح زود عمل داشت و این یعنی....خاک بر سر شدم کهههه
فلش بک دیشب//
سوکجین « هی هی مارمولک دیواری...فردا ساعت ۷ صبح عمل داریم...پرستار دستیارم نمیتونه بیاد تو بجاش میای هااا...من فردا یکم زودتر میرم کار دارم...دیر بیای کلتو میکنم
سوجین خوابالو « اوممم باشه...
پایان فلش بک//
سوجین « کلافه محکم زدم تو سرم...با ترس و لرز گوشیمو باز کردم و با دیدن ۴۸ تماس بی پاسخ از سوکجین آب دهنمو صدا دار قورت دادم...ساعت ۹ ونیم صبح بود...و خب جین هم با ماشینش رفته بود...گوزو ماشین مدل بالا خفن داره اونوقت من باید با تاکسی برم:))))
سوار تاکسی شدم و به سمت بیمارستان حرکت کردیم.....حسابی لرزه به تنم افتاده بود ک آقا منو ببینه چه میکنهـ. ـ...
فلش بک دیشب//
سوکجین « هی هی مارمولک دیواری...فردا ساعت ۷ صبح عمل داریم...پرستار دستیارم نمیتونه بیاد تو بجاش میای هااا...من فردا یکم زودتر میرم کار دارم...دیر بیای کلتو میکنم
سوجین خوابالو « اوممم باشه...
پایان فلش بک//
سوجین « کلافه محکم زدم تو سرم...با ترس و لرز گوشیمو باز کردم و با دیدن ۴۸ تماس بی پاسخ از سوکجین آب دهنمو صدا دار قورت دادم...ساعت ۹ ونیم صبح بود...و خب جین هم با ماشینش رفته بود...گوزو ماشین مدل بالا خفن داره اونوقت من باید با تاکسی برم:))))
سوار تاکسی شدم و به سمت بیمارستان حرکت کردیم.....حسابی لرزه به تنم افتاده بود ک آقا منو ببینه چه میکنهـ. ـ...
۱۱۵.۸k
۲۹ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.