8
8
لونا.
رفتیم سوار ماشین شدیم و برگشتید خوابگاه رفتم لباس هامو عوض کردم یک شلوار با یک تیم تنه گشاد مشکی پوشیدم و روی تخت نشستم و سرمو وکردم توی گوشی همینطوری مشغول بودم که دیدم مینجی داره زنگ میزنه یا خدا اگر بفهمه من با پسرا زندگی میکنم منو میکشه اون دوست صمیمی منه انگار که شوهرمه ولی خدا رو شکر که دختره
لونا.یا جدبنگتن
کوک.چیشده
لونا.کوک به خدا اگر صدات در بیاد
کوک.چرا
لونا.بعدا بهت میگم
مینجی.چرا اینقدر دیر جواب دادی
لونا.از گوشی دور بودم
مینجی.اها همه چی خوب بود
کوک.*یکذره رفتم برای کرم ریزی نشستم و قلقلکش دادم
میانجی.همه چی خوبه
لونا.اره....عال....یه
*با پاهام پرتش کردم اونطرف
کوک.پاشو گرفت سمتم منم پاشو قلقلک دادم
مینجی. آها پس همچین خوبه دیگه باشه میخواستم مطمعن بشم و اینکه بخت تبریک می گم ولی باز هواست و جمع کن و از پسرا دور باش خیله خب من باید برم...
لونا.باشه
مینجی.کاری باهام نداری
لونا.نه بوس بوس بای بای
خب حالا هم نوبت کوکه
لونا.کووک وایسا
کوک.هه هه ترسیدم خب که چی
لونا.اوفف تو که اولش خوب بودی منو بگو فکر کردم آدمی باهات هم اتاقی شدم
کوک. خب اون اولش بود دیگه هم راه برگشتی نیست
لونا.موهاش و کشیدم
کوک.اییی ولم کن وحشی *منم موهاشو کشیدم*
لونا.وحشی قیافته ولم کن آیییی
در حال گیس و گیس کشی بودیم که یک دفعه همه اعضا اومدن توی اتاق
جیمین.چه خبره اینجا
تهیونگ.شما چرا اینطوری
کوک.اون اول شروع کرد
لونا.بچهههه پروووو تو اول شروع کردی ای موهام داره کنده میشه
کوک.با شماره سه ول میکنیم
لونا.قبوله
کوک.یک
لونا.دو
کوک.سه
لونا.
رفتیم سوار ماشین شدیم و برگشتید خوابگاه رفتم لباس هامو عوض کردم یک شلوار با یک تیم تنه گشاد مشکی پوشیدم و روی تخت نشستم و سرمو وکردم توی گوشی همینطوری مشغول بودم که دیدم مینجی داره زنگ میزنه یا خدا اگر بفهمه من با پسرا زندگی میکنم منو میکشه اون دوست صمیمی منه انگار که شوهرمه ولی خدا رو شکر که دختره
لونا.یا جدبنگتن
کوک.چیشده
لونا.کوک به خدا اگر صدات در بیاد
کوک.چرا
لونا.بعدا بهت میگم
مینجی.چرا اینقدر دیر جواب دادی
لونا.از گوشی دور بودم
مینجی.اها همه چی خوب بود
کوک.*یکذره رفتم برای کرم ریزی نشستم و قلقلکش دادم
میانجی.همه چی خوبه
لونا.اره....عال....یه
*با پاهام پرتش کردم اونطرف
کوک.پاشو گرفت سمتم منم پاشو قلقلک دادم
مینجی. آها پس همچین خوبه دیگه باشه میخواستم مطمعن بشم و اینکه بخت تبریک می گم ولی باز هواست و جمع کن و از پسرا دور باش خیله خب من باید برم...
لونا.باشه
مینجی.کاری باهام نداری
لونا.نه بوس بوس بای بای
خب حالا هم نوبت کوکه
لونا.کووک وایسا
کوک.هه هه ترسیدم خب که چی
لونا.اوفف تو که اولش خوب بودی منو بگو فکر کردم آدمی باهات هم اتاقی شدم
کوک. خب اون اولش بود دیگه هم راه برگشتی نیست
لونا.موهاش و کشیدم
کوک.اییی ولم کن وحشی *منم موهاشو کشیدم*
لونا.وحشی قیافته ولم کن آیییی
در حال گیس و گیس کشی بودیم که یک دفعه همه اعضا اومدن توی اتاق
جیمین.چه خبره اینجا
تهیونگ.شما چرا اینطوری
کوک.اون اول شروع کرد
لونا.بچهههه پروووو تو اول شروع کردی ای موهام داره کنده میشه
کوک.با شماره سه ول میکنیم
لونا.قبوله
کوک.یک
لونا.دو
کوک.سه
۱.۶k
۱۱ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.