ویو جیمین
ویو جیمین
وقتی لباسامو انتخاب کرد برگشتیم که یهو رزی با لحن کیو ت گف:
رزی:هس اخمو خان بیا بریم سوار فیل چرخ دار بشین
جیمین:فیل چرخ دار چیه ؟ حالت خوبه؟سرت که به جایی نخورده
رزی:یک این چیز گنده که چرخ داره دو مرسی حالم خوبه و سه منظورت از چیزی چیه مثلا
جیمین:هر چی شاید الکل خوردی قبل از اینکه بیای پیش من
رزی:الکل...هاا منظورت همون شرابه
نه صاف افتادم تتو خونه ی توی اخمو خان از شانس بدم
جیمین:مگه من چمه
رزی:چت نیست
جیمین:من به این جذابی اخه....هعیی گوزگار
رزی:بی تر ادب
جیمین:الان تو با تر بیت خوبه
رزی:آره...ولی شاید بهتر هم شد اگه با من بحث نکنی اخمو خان
جیمین:چقد زبون داری تو بچه
رزی:بچه بودی هستی و فعلا هم میمونی
جیمین:غلط کردم
رزی:بیا در این فیل گنده باز نمیشه بازش کننن
جیمین:اسکل نمیتونی بازش کنی
رزی:ببخشید ما از اینا نداشتیمممم(بلند)
جیمین:(گرخید بچم)باشه باشه بیا
رزی:کیسه هارو بده میخوام نگاشون کنم
جیمین:بیا
ویو بنده هممم🙂🙂
جیمین داشت رانندگی میکرد
رزی لباسارو در اوارده بود و ساکت شده بود(لباسایی که خریده بودن منحرفا)
تا جیمین خواست نگا رزی بکنه چشمش خود به یه تیشرت که کپ مال خودش بود
ویو جیمین
خواستم نگاش کنم ببینم که چرا بی حرکت وایساد یهو
چشمم خورد به تیشرتی که خریده بود مث مال خودم بود ولی سایز کوچیک ترش
جیمین:هی رزی اینی که خریدی منم ازش دارم
دیدم جواب نداد برگشتم سمتش واییی خداااااااا......ادامه دارد
خب خب یه مدت پست نداشتم چون اصلا ارسال نمیشد نمیدونم چراااولی الان میزارم
❤❤
وقتی لباسامو انتخاب کرد برگشتیم که یهو رزی با لحن کیو ت گف:
رزی:هس اخمو خان بیا بریم سوار فیل چرخ دار بشین
جیمین:فیل چرخ دار چیه ؟ حالت خوبه؟سرت که به جایی نخورده
رزی:یک این چیز گنده که چرخ داره دو مرسی حالم خوبه و سه منظورت از چیزی چیه مثلا
جیمین:هر چی شاید الکل خوردی قبل از اینکه بیای پیش من
رزی:الکل...هاا منظورت همون شرابه
نه صاف افتادم تتو خونه ی توی اخمو خان از شانس بدم
جیمین:مگه من چمه
رزی:چت نیست
جیمین:من به این جذابی اخه....هعیی گوزگار
رزی:بی تر ادب
جیمین:الان تو با تر بیت خوبه
رزی:آره...ولی شاید بهتر هم شد اگه با من بحث نکنی اخمو خان
جیمین:چقد زبون داری تو بچه
رزی:بچه بودی هستی و فعلا هم میمونی
جیمین:غلط کردم
رزی:بیا در این فیل گنده باز نمیشه بازش کننن
جیمین:اسکل نمیتونی بازش کنی
رزی:ببخشید ما از اینا نداشتیمممم(بلند)
جیمین:(گرخید بچم)باشه باشه بیا
رزی:کیسه هارو بده میخوام نگاشون کنم
جیمین:بیا
ویو بنده هممم🙂🙂
جیمین داشت رانندگی میکرد
رزی لباسارو در اوارده بود و ساکت شده بود(لباسایی که خریده بودن منحرفا)
تا جیمین خواست نگا رزی بکنه چشمش خود به یه تیشرت که کپ مال خودش بود
ویو جیمین
خواستم نگاش کنم ببینم که چرا بی حرکت وایساد یهو
چشمم خورد به تیشرتی که خریده بود مث مال خودم بود ولی سایز کوچیک ترش
جیمین:هی رزی اینی که خریدی منم ازش دارم
دیدم جواب نداد برگشتم سمتش واییی خداااااااا......ادامه دارد
خب خب یه مدت پست نداشتم چون اصلا ارسال نمیشد نمیدونم چراااولی الان میزارم
❤❤
۴۵۱
۰۷ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.