عشق مافیایی(جونگ کوک و ماریان)(p12)
پارت 12
منم با تمام سرعت میدوییدم........
که یهو خوردم به یه چیز سفت
+آخخخخخ اینجا که دیوار نبود(داد)
_من چیم شبیه دیواره(عصبی)
+عه تویی
+جونگ کوک تورو خدا کمکم کن(ترسیده)
بعد از گفتن این حرف سریع رفتم پشت جونگ کوک قایم شدم
٪هوی اون خوشگله که پشتت قایم کردی مال منه من زود تر گرفتمش
+مگه من لباسم(داد)
٪نه ولی زیر خواب خوبی هستی
+من مادرت.......
_عه ماریان(داد و عصبی)
_اینی که پشتم قایم کردم صاحاب داره صاحبشم منم (عصبی)
بعد از این حرف سریع به سمت اون پسرا حجوم برد و تا میتونست اونا رو زد
_دفعه بعد به اموال من دست نمیزنی فهمیدی(عربده)
٪........
_فهمیدی(یه چیزی بیشتر از عربده)
٪آ... آ.... آره
_حالا هم گمشو(عصبی)
برگشت سمت من یا خدا این چرا اینجوریه صورت قرمز و موهای ژولیده پولیده میخواستم همونجا بزنم زیر خنده ولی میترسیدم فهمیدم صورتم قرمز شده از بس خندم رو نگه داشتم
_برا چی قرمزی(عصبی)
+جو....جونگ کوک..... قی... قیافت
دیگه نتونستم تحمل کنم و زدم زیر خنده انقد خندیدم که اشک از چشمام میومد و دلم بدجور درد گرفته بود هرکی نمیدونست فکر میکرد دیوونهام
_به چی میخندی (داد و عصبی)
_الان قیافه من خنده داره همش تقصیر توعه (عصبی)
از حرفایی که زد هم ترسیدم هم ناراحت شدم همون موقع دستم و گرفت و دنبال خودش کشوند یا خدا زورش چقد زیاده الان دستم میشکنه
+جونگ کوک دستم رو ول کن
_ساکت شو(کلا جونگ کوک هرچی میگه عصبیه)
+جونگ کوک دستم رو ش.....
_گفتم ساکت شو(عربده)
خب دیگه برو خونت زیاد نوشتم
منم با تمام سرعت میدوییدم........
که یهو خوردم به یه چیز سفت
+آخخخخخ اینجا که دیوار نبود(داد)
_من چیم شبیه دیواره(عصبی)
+عه تویی
+جونگ کوک تورو خدا کمکم کن(ترسیده)
بعد از گفتن این حرف سریع رفتم پشت جونگ کوک قایم شدم
٪هوی اون خوشگله که پشتت قایم کردی مال منه من زود تر گرفتمش
+مگه من لباسم(داد)
٪نه ولی زیر خواب خوبی هستی
+من مادرت.......
_عه ماریان(داد و عصبی)
_اینی که پشتم قایم کردم صاحاب داره صاحبشم منم (عصبی)
بعد از این حرف سریع به سمت اون پسرا حجوم برد و تا میتونست اونا رو زد
_دفعه بعد به اموال من دست نمیزنی فهمیدی(عربده)
٪........
_فهمیدی(یه چیزی بیشتر از عربده)
٪آ... آ.... آره
_حالا هم گمشو(عصبی)
برگشت سمت من یا خدا این چرا اینجوریه صورت قرمز و موهای ژولیده پولیده میخواستم همونجا بزنم زیر خنده ولی میترسیدم فهمیدم صورتم قرمز شده از بس خندم رو نگه داشتم
_برا چی قرمزی(عصبی)
+جو....جونگ کوک..... قی... قیافت
دیگه نتونستم تحمل کنم و زدم زیر خنده انقد خندیدم که اشک از چشمام میومد و دلم بدجور درد گرفته بود هرکی نمیدونست فکر میکرد دیوونهام
_به چی میخندی (داد و عصبی)
_الان قیافه من خنده داره همش تقصیر توعه (عصبی)
از حرفایی که زد هم ترسیدم هم ناراحت شدم همون موقع دستم و گرفت و دنبال خودش کشوند یا خدا زورش چقد زیاده الان دستم میشکنه
+جونگ کوک دستم رو ول کن
_ساکت شو(کلا جونگ کوک هرچی میگه عصبیه)
+جونگ کوک دستم رو ش.....
_گفتم ساکت شو(عربده)
خب دیگه برو خونت زیاد نوشتم
۲.۳k
۲۰ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.