از دشمن تا معشوق پارت 1
سه پارت اول بدون شرط .نظرت رو تو کامنتا بهم بگو
لباس ا/ت تو صحنه اول اسلاید دوم و اسلاید آخر هم لباس ا/ت توی قطار هست
*ا/ت ویو
لباسمو پوشیدن و منتظر اشاره پدر بودم که برم پایین و بلاخره با بقیه آشنا بشم .پدر اشاره داد و من از پله ها پایین رفتم و پیش پدر ایستادم*
سیریوس= میخوام شما را با دخترم ا/ت معرفی کنم .همونطور که میدونید 10 سال پیش وقتی از الیانا (مادر ا/ت) کرد من ا/ت رو گم کردم ولی امروز ا/ت دوباره پیش ما برگشته
ا/ت=از دیدنتون خوشبختم من ا/ت بلک هستم
خانم ویزلی = خدای من تو دقیقا شبیه مادرت هستی
(ا/ت لبخندی زیبا میزند)
ا/ت= ممنون خانم ویزلی
هری =سلام ا/ت از دیدنت خوشبختم من هری هستم . هری پاتر
ا/ت = از دیدنت خوشبختم هری .تعریفت رو زیاد از پدر شنیدم
رون :من رونالد ریزلی هستم .لطفا رون سلام کن
ا/ت =آشنایی با شما باعث افتخاره
هرمیون =منم هرمیون هستم .هرمیون گرنجر
ا/ت= آشنایی با فرد زیبایی چون شما پاسخ افتخار من است خانم گرنجر
هرمیون = همون هرمیون راحت تره
سیریوس=دخترم 17 سالشه و هم سن جینی هست .لطفا باهاش مهربان باشید .اون تنها یادگاری الیانا برای منه
آقای ویزلی =البته سیریوس اون برای همه ما مثل دختر خودمون میمونه ما میدونیم که چقدر مثل مادرش عزیزه
هری = خب..ا/ت به هاگوارتز میاد؟
سیریوس =شاید دخترم دورگه باشه ولی اون هم جادو داره .و البته که میاد .هری تو مثل پسرم هستی لطفا ا/ت رو خواهرت بدون و مراقبش باش
هری = البته اون توی هر گروهی هم باشه باز هم خواهر عزیز منه
سیریوس =چون من توی اسلایدرین بودم هم مادرش به احتمال زیاد اون هم اسلایدرین باشه .اما دختر من چیزی داره که هیچ کدام از اسلایدرین ها ندارنش .پاکی و شجاعت .
(با شنیدن حرف های پدر ا/ت اشک در چشماش حلقه میزنه و سیریوس رو بغل می کنه)
ا/ت = ممنون پدر
(یک ماه بعد روز اول مدرسه در قطار .هری ،رون،هرمیون و ا/ت در کوپه هستند و منتظر رسیدن)
هرمیون =باید درس هات رو خوب بخونی و مراقب باشی
ا/ت =فهمیدم
هری = اگر چیزی خواستی به من بگو
رون =از متیو و دراکو و دوستاش دور بمون
ا/ت= کی؟
هری = اونها آدم های بدی هستند
هرمیون =مخصوصا متیو اون پسر لردسیاهه
ا/ت = خب من باید چیکار بکنم
رون =فقط ازشون دور بمون
هری=اگه خواست برات قلدری کنه به م..
(در کوپه باز میشود )
متیو= ببین کی اینجاست پاتر
هری = چی میخوای ریدل
متیو = های آروم باش شنیدم دختر جدید آمده می خواستم پیداش کنم
لباس ا/ت تو صحنه اول اسلاید دوم و اسلاید آخر هم لباس ا/ت توی قطار هست
*ا/ت ویو
لباسمو پوشیدن و منتظر اشاره پدر بودم که برم پایین و بلاخره با بقیه آشنا بشم .پدر اشاره داد و من از پله ها پایین رفتم و پیش پدر ایستادم*
سیریوس= میخوام شما را با دخترم ا/ت معرفی کنم .همونطور که میدونید 10 سال پیش وقتی از الیانا (مادر ا/ت) کرد من ا/ت رو گم کردم ولی امروز ا/ت دوباره پیش ما برگشته
ا/ت=از دیدنتون خوشبختم من ا/ت بلک هستم
خانم ویزلی = خدای من تو دقیقا شبیه مادرت هستی
(ا/ت لبخندی زیبا میزند)
ا/ت= ممنون خانم ویزلی
هری =سلام ا/ت از دیدنت خوشبختم من هری هستم . هری پاتر
ا/ت = از دیدنت خوشبختم هری .تعریفت رو زیاد از پدر شنیدم
رون :من رونالد ریزلی هستم .لطفا رون سلام کن
ا/ت =آشنایی با شما باعث افتخاره
هرمیون =منم هرمیون هستم .هرمیون گرنجر
ا/ت= آشنایی با فرد زیبایی چون شما پاسخ افتخار من است خانم گرنجر
هرمیون = همون هرمیون راحت تره
سیریوس=دخترم 17 سالشه و هم سن جینی هست .لطفا باهاش مهربان باشید .اون تنها یادگاری الیانا برای منه
آقای ویزلی =البته سیریوس اون برای همه ما مثل دختر خودمون میمونه ما میدونیم که چقدر مثل مادرش عزیزه
هری = خب..ا/ت به هاگوارتز میاد؟
سیریوس =شاید دخترم دورگه باشه ولی اون هم جادو داره .و البته که میاد .هری تو مثل پسرم هستی لطفا ا/ت رو خواهرت بدون و مراقبش باش
هری = البته اون توی هر گروهی هم باشه باز هم خواهر عزیز منه
سیریوس =چون من توی اسلایدرین بودم هم مادرش به احتمال زیاد اون هم اسلایدرین باشه .اما دختر من چیزی داره که هیچ کدام از اسلایدرین ها ندارنش .پاکی و شجاعت .
(با شنیدن حرف های پدر ا/ت اشک در چشماش حلقه میزنه و سیریوس رو بغل می کنه)
ا/ت = ممنون پدر
(یک ماه بعد روز اول مدرسه در قطار .هری ،رون،هرمیون و ا/ت در کوپه هستند و منتظر رسیدن)
هرمیون =باید درس هات رو خوب بخونی و مراقب باشی
ا/ت =فهمیدم
هری = اگر چیزی خواستی به من بگو
رون =از متیو و دراکو و دوستاش دور بمون
ا/ت= کی؟
هری = اونها آدم های بدی هستند
هرمیون =مخصوصا متیو اون پسر لردسیاهه
ا/ت = خب من باید چیکار بکنم
رون =فقط ازشون دور بمون
هری=اگه خواست برات قلدری کنه به م..
(در کوپه باز میشود )
متیو= ببین کی اینجاست پاتر
هری = چی میخوای ریدل
متیو = های آروم باش شنیدم دختر جدید آمده می خواستم پیداش کنم
۸.۴k
۰۴ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.