تک پارتی عضو هشتم
این سناریو بود درخواست شد که تک پارتی بشه
وقتی عضو هشتمی بعد کنسرت اکست بخاطر معروفیتت
میاد بک استیج و میخواد تورو مال خودش کنه(باکره ای)
ویو ت.ا
نشسته بودم روی تخت پزشکی اجرا خیلی بردم سنگینی داشت تو کل کنسرت چهار ساعته از نظر خودم فقط بیست بار نفس کشیدم بهم سرم وصل بود اعضا نگران بالا سرم بودن که سرمم تمام شد رفتم و لباس خودمو پوشیدم(اسلاید بعد) با اعضا اماده شدیم که بریم یه صدای اشنا اومد
جانگ: بزاریننننن میخوام ببینمش
بادیگارد: اقای محترم شما اجازه ورود ندارین
جانگ: میدونید من کیم؟ رل قبلیشم
بادیگارن: باید خودشون اجازه بدن
تا این کله به گوشم رسید یه لحظه مکس کردم رفتم جلوش دیدم بعلههه اقای جانگ تشریف اورده
ت.ا: چی میخوای
کوک: ت.ا این کیه؟
ت.ا: رل قبلیم
تا اینو گفتم ته رفت بهش یه مشت زد که جداشون کردم
ته: این همون عوضیه که میخواست بهت تجاوز کنه همینه
ت.ا: اروم باش بادیگارد ها اینجا هستن نگران نباش(یکم نگران)
ته: حالا میخوای با این چیکار کنی
ت.ا: میدمش دست پلیس
ته: کار خوبیه
جانگ: تو نمیتونی این کارو کنی من عاشقتم میفهمی تو هم ددیتو
دوست داری
کوک: این عزی چی میگه
ت.ا: وای بسه هر کدوم رو باید یه دور اروم کنم؟
کوک: این داره میگه ددی
ت.ا رفت یقه جانگ رو گرفت: بار دیگه خودتو اینجوری برای من خطاب کنی خوردت میکنم
جانگ: ولی بیب ددی
خیلی دلش برات تنگه(دستشو گذاشت روی کم ت.ا)
که ت.ا یکی زد تو صورتش و یکی زد به دیکش
که اعضا جداشون کردن
ت.ا: ولم کنینن میخوام بگیرم بزنمش
کوک: بسه عههههه
ت.ا: بس نیس این مرد منو قدر یه دنیا زجر داده تو اون سنم که زیر 18 سالبودم وقتی تو رابطه بودیم هم میخواست بهم دست درازی کنه منو بخاطر خودم نمیخواد هر شب با یکی رابطه داشت میخوام انتقام بگیرم ولم کنین(گریه)
کوک: فدات بشم جرم سنگینیه میره زندان تقاص پس میده
نامجون: اره ببین الان زنگ میزنم پلیس
ویو کوک
گریش گرفته بود اومد بغل من داشت گریه میکرد بغلش کردم گفتم: لطفا گریه نکن بازم مجبور میشی سرم بزنی ها
ت.ا: جونگ... کوکککک.... اون منو خیلی.... اذیت کرده....
کوک: میکشمش نگران نباش
خلاصه که یه خبر جهانی پخش میشه و بعدم کوک و ته با هم دست به یکی میکنن بدون اینکه کسی خبر دار بشه یه ادم رو میفرسن زندان تا به جانگ اسیب بزنه یک هفته بعد میفهمن جانگ مرده و اون ادمه هم گیر نمیوفته و با خوبی خوشی زندگی میکنن اینم بگم جانگ از اول یه تجاوز گر بوده😐
وقتی عضو هشتمی بعد کنسرت اکست بخاطر معروفیتت
میاد بک استیج و میخواد تورو مال خودش کنه(باکره ای)
ویو ت.ا
نشسته بودم روی تخت پزشکی اجرا خیلی بردم سنگینی داشت تو کل کنسرت چهار ساعته از نظر خودم فقط بیست بار نفس کشیدم بهم سرم وصل بود اعضا نگران بالا سرم بودن که سرمم تمام شد رفتم و لباس خودمو پوشیدم(اسلاید بعد) با اعضا اماده شدیم که بریم یه صدای اشنا اومد
جانگ: بزاریننننن میخوام ببینمش
بادیگارد: اقای محترم شما اجازه ورود ندارین
جانگ: میدونید من کیم؟ رل قبلیشم
بادیگارن: باید خودشون اجازه بدن
تا این کله به گوشم رسید یه لحظه مکس کردم رفتم جلوش دیدم بعلههه اقای جانگ تشریف اورده
ت.ا: چی میخوای
کوک: ت.ا این کیه؟
ت.ا: رل قبلیم
تا اینو گفتم ته رفت بهش یه مشت زد که جداشون کردم
ته: این همون عوضیه که میخواست بهت تجاوز کنه همینه
ت.ا: اروم باش بادیگارد ها اینجا هستن نگران نباش(یکم نگران)
ته: حالا میخوای با این چیکار کنی
ت.ا: میدمش دست پلیس
ته: کار خوبیه
جانگ: تو نمیتونی این کارو کنی من عاشقتم میفهمی تو هم ددیتو
دوست داری
کوک: این عزی چی میگه
ت.ا: وای بسه هر کدوم رو باید یه دور اروم کنم؟
کوک: این داره میگه ددی
ت.ا رفت یقه جانگ رو گرفت: بار دیگه خودتو اینجوری برای من خطاب کنی خوردت میکنم
جانگ: ولی بیب ددی
خیلی دلش برات تنگه(دستشو گذاشت روی کم ت.ا)
که ت.ا یکی زد تو صورتش و یکی زد به دیکش
که اعضا جداشون کردن
ت.ا: ولم کنینن میخوام بگیرم بزنمش
کوک: بسه عههههه
ت.ا: بس نیس این مرد منو قدر یه دنیا زجر داده تو اون سنم که زیر 18 سالبودم وقتی تو رابطه بودیم هم میخواست بهم دست درازی کنه منو بخاطر خودم نمیخواد هر شب با یکی رابطه داشت میخوام انتقام بگیرم ولم کنین(گریه)
کوک: فدات بشم جرم سنگینیه میره زندان تقاص پس میده
نامجون: اره ببین الان زنگ میزنم پلیس
ویو کوک
گریش گرفته بود اومد بغل من داشت گریه میکرد بغلش کردم گفتم: لطفا گریه نکن بازم مجبور میشی سرم بزنی ها
ت.ا: جونگ... کوکککک.... اون منو خیلی.... اذیت کرده....
کوک: میکشمش نگران نباش
خلاصه که یه خبر جهانی پخش میشه و بعدم کوک و ته با هم دست به یکی میکنن بدون اینکه کسی خبر دار بشه یه ادم رو میفرسن زندان تا به جانگ اسیب بزنه یک هفته بعد میفهمن جانگ مرده و اون ادمه هم گیر نمیوفته و با خوبی خوشی زندگی میکنن اینم بگم جانگ از اول یه تجاوز گر بوده😐
۷.۸k
۰۹ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.