Good girl ¹0
_الان شدی یه توت فرنگی واقعی
سرمو بردم تو گردنش
_نمیری حموم؟از دریا اومدی
+ب..باشه
سریع دویید رف تو حموم
خندم گرفته بود
رفتم پایین
گفتم برا شام کیمچی درست کنن
چن مین بعد حس کردم ا،ت صدام میزنه
رفدم بالا
اره صدام میزد
_جانم بیبی
+میشه حوله بدی؟
_باش
دستشو دراز کرد که حولرو بگیره و منم از فرصت استفاده کردم درو تا ته وا کردم دستشو کشیدم افتاد روم
انداختمش رو تخت
روش خیمه زدم
تو شُک بود
دستو پا میزد فرار کنه
دید نمیتونه دستشو گذاشت جلو چشام
خندم گرفت
_بیبی
+ولم کننننن
دستاشو با یه دستم گرفتم بالا بهش نگاه هیزی انداختم
رو گردنش مارک عمیقی گذاشتم
_چه خوشمزه...هوممم
_اما متاسفانه بدون اجازت نمیتونم کاری کنم هوممم
_میرم حموم بیبی
یه کیس عمیق از لباش رفتم
بوتی شو گرفتم تو دستم
_چرا بدنت انقد هیجان زدم میکنه؟
_با این بدن کوچولوت منو به وجه میاری
میدونی
تاحالا کسی اینقد
منو به هیجان نیاورده
رو ترقوش کیس گزاشتم
تمام مدت بدون حرف وایساده بود نمیتونست کاری کن
دستاشو ول کردم از روش بلند شدم
که سریع رفت زیر پتوی تخت
منم رفتم حموم
کیوته خجالتی
شرط:
لایک:۵۰
سرمو بردم تو گردنش
_نمیری حموم؟از دریا اومدی
+ب..باشه
سریع دویید رف تو حموم
خندم گرفته بود
رفتم پایین
گفتم برا شام کیمچی درست کنن
چن مین بعد حس کردم ا،ت صدام میزنه
رفدم بالا
اره صدام میزد
_جانم بیبی
+میشه حوله بدی؟
_باش
دستشو دراز کرد که حولرو بگیره و منم از فرصت استفاده کردم درو تا ته وا کردم دستشو کشیدم افتاد روم
انداختمش رو تخت
روش خیمه زدم
تو شُک بود
دستو پا میزد فرار کنه
دید نمیتونه دستشو گذاشت جلو چشام
خندم گرفت
_بیبی
+ولم کننننن
دستاشو با یه دستم گرفتم بالا بهش نگاه هیزی انداختم
رو گردنش مارک عمیقی گذاشتم
_چه خوشمزه...هوممم
_اما متاسفانه بدون اجازت نمیتونم کاری کنم هوممم
_میرم حموم بیبی
یه کیس عمیق از لباش رفتم
بوتی شو گرفتم تو دستم
_چرا بدنت انقد هیجان زدم میکنه؟
_با این بدن کوچولوت منو به وجه میاری
میدونی
تاحالا کسی اینقد
منو به هیجان نیاورده
رو ترقوش کیس گزاشتم
تمام مدت بدون حرف وایساده بود نمیتونست کاری کن
دستاشو ول کردم از روش بلند شدم
که سریع رفت زیر پتوی تخت
منم رفتم حموم
کیوته خجالتی
شرط:
لایک:۵۰
۴۲.۵k
۰۴ اسفند ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۶۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.