وقتی حمامی و ....
وقتی حمامی و ....
#لینو
×لالالالاا
زیر آب گرم دوش با لذت و آرامش داشتی حمومت رو میکردی اهنگ مورد علاقتو داشتی میخوندی و از مکان و اطرافت بی خبر بودی
چشمات بسته بودن و داشتی کف هایی که روی موهاتن رو بشوری اما صدای آشنایی شنیدی
زود چشماتو باز کردی با دیدن قیافه لینو که با لبخند شیطونی نگاهت میکرد مواجه شدی گونه هات سرخ شده بودند زود با دستات بدن برهنه ای که جلوی لینو قرار گرفته بود را پوشاندی
× لینویااااا
با همون لبخند معروفش جوابتو داد
_ منکه بدنتو دیدم بیب نیازی به این کار نیست
× یاااا برو بیروووون
کامل وارد حمام شد درو پشت سرش بست
× ببینم...نکنه باز میخوای تنبیهم کنییی
یک قدم بهت نزدیک شد
_ قصدم این نبود ولی بهش فکر میکنم !
× هییی بزار حمومو کنمممم
_ منکه کاری ندارم اومدم تماشات کنم
خنده ریزی کرد بیشتر از قبل خجالت کشیدی و توی وان کفی نشستی تا بدنت تو دید لینو نباشه
_ ات من صد بار اون بهشتی هارو دیدم چرا داری خجالت میکشی
×نمیدونممم برو بیرووون
_نچ نمیرم
کم کم شروع به باز کردن دکمه های پیرهنش شد چشمات گرد شد و زود لب زدی
× هی هی مگه نگفتی قصدت این کار نیستتت
_ گفتم که بهش فکر میکنم و الانم..
× یااااا منم ادمم درد میکشممممم
بخاطر رفتارات خنده ای کرد
_ هی دختر..*خنده* انقدر دلقک نشو
اخم کردی و بهش نگاه کردی
× اصلا به من چه هرکاری میخوای بکن
پوزخندی زد
پیراهنشو دراورد و حالا با بالا تنه لخت روبه روت بود همینجوری نزدیکت میشود و تو هم سعی میکروی نشون ندی که خجالتت دوبرابر میشه
اما با کاری که کرد شوک رفتی
خم شد و سرشو زیر دوش گذاشت و شروع به شستن سرش کرد
بعد از انجام کارش بهت نگاهی کرد که هنوزم متعجب بهش زل زد۶ بودی
خنده ای کرد
_ پرنسس قصدم این کار بود باید برم کمپانی برای اینکه ازم بوی بدی نیاد اومدم سرمو بشورم
توهم خنده ای کردی
× از دست تو
_ولی..*پوزخند * چطوره قبل رفتنم بهم یکم حال بدی؟!
× یااااااااااا
#لینو
×لالالالاا
زیر آب گرم دوش با لذت و آرامش داشتی حمومت رو میکردی اهنگ مورد علاقتو داشتی میخوندی و از مکان و اطرافت بی خبر بودی
چشمات بسته بودن و داشتی کف هایی که روی موهاتن رو بشوری اما صدای آشنایی شنیدی
زود چشماتو باز کردی با دیدن قیافه لینو که با لبخند شیطونی نگاهت میکرد مواجه شدی گونه هات سرخ شده بودند زود با دستات بدن برهنه ای که جلوی لینو قرار گرفته بود را پوشاندی
× لینویااااا
با همون لبخند معروفش جوابتو داد
_ منکه بدنتو دیدم بیب نیازی به این کار نیست
× یاااا برو بیروووون
کامل وارد حمام شد درو پشت سرش بست
× ببینم...نکنه باز میخوای تنبیهم کنییی
یک قدم بهت نزدیک شد
_ قصدم این نبود ولی بهش فکر میکنم !
× هییی بزار حمومو کنمممم
_ منکه کاری ندارم اومدم تماشات کنم
خنده ریزی کرد بیشتر از قبل خجالت کشیدی و توی وان کفی نشستی تا بدنت تو دید لینو نباشه
_ ات من صد بار اون بهشتی هارو دیدم چرا داری خجالت میکشی
×نمیدونممم برو بیرووون
_نچ نمیرم
کم کم شروع به باز کردن دکمه های پیرهنش شد چشمات گرد شد و زود لب زدی
× هی هی مگه نگفتی قصدت این کار نیستتت
_ گفتم که بهش فکر میکنم و الانم..
× یااااا منم ادمم درد میکشممممم
بخاطر رفتارات خنده ای کرد
_ هی دختر..*خنده* انقدر دلقک نشو
اخم کردی و بهش نگاه کردی
× اصلا به من چه هرکاری میخوای بکن
پوزخندی زد
پیراهنشو دراورد و حالا با بالا تنه لخت روبه روت بود همینجوری نزدیکت میشود و تو هم سعی میکروی نشون ندی که خجالتت دوبرابر میشه
اما با کاری که کرد شوک رفتی
خم شد و سرشو زیر دوش گذاشت و شروع به شستن سرش کرد
بعد از انجام کارش بهت نگاهی کرد که هنوزم متعجب بهش زل زد۶ بودی
خنده ای کرد
_ پرنسس قصدم این کار بود باید برم کمپانی برای اینکه ازم بوی بدی نیاد اومدم سرمو بشورم
توهم خنده ای کردی
× از دست تو
_ولی..*پوزخند * چطوره قبل رفتنم بهم یکم حال بدی؟!
× یااااااااااا
۳۹.۳k
۱۳ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.