ارباب سرد من!
ارباب سرد من!
پارت: ۲
ویو ا.ت
هفتا پسره جذاب اومدن داخل من رفتم تا سفارششونو بگیرم اون پسره که پیرسینگ داشت بدجور بهم نگاه میکرد ( کوک رو میگه) ولی اهمیت ندادم گفتن قهوه میخوان سفارش ها رو به جک دادم و ای نمیدونم چرا دستش رو گذاشت رو شونم ( جم دستش رو گذاشت روی شونه ا.ت)
ویو کوک
دختره بد چشمم رو گرفته بود البته لباسش یکم باز بود همه قهوه سفارش دادن دختره رفت و با یه مرده حرف زد فکر کنم داشت سفارشا رو میگفت که یک دفعه پسره دستش رو گذاشت روی شونه دختر بد جور حرصی شدم
نامجون : کوک خوبی🤔
تهیونگ : نامی راست میگه
کوک : هااا چی من آره آره
پارت: ۲
ویو ا.ت
هفتا پسره جذاب اومدن داخل من رفتم تا سفارششونو بگیرم اون پسره که پیرسینگ داشت بدجور بهم نگاه میکرد ( کوک رو میگه) ولی اهمیت ندادم گفتن قهوه میخوان سفارش ها رو به جک دادم و ای نمیدونم چرا دستش رو گذاشت رو شونم ( جم دستش رو گذاشت روی شونه ا.ت)
ویو کوک
دختره بد چشمم رو گرفته بود البته لباسش یکم باز بود همه قهوه سفارش دادن دختره رفت و با یه مرده حرف زد فکر کنم داشت سفارشا رو میگفت که یک دفعه پسره دستش رو گذاشت روی شونه دختر بد جور حرصی شدم
نامجون : کوک خوبی🤔
تهیونگ : نامی راست میگه
کوک : هااا چی من آره آره
۱۳۶
۱۸ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.