تک پارتی کوک
هایی:هیی دختر گناه داره
ات:هیشکی تو این دنیا گناه نداره
هایی:داره
ات:همه به وقت خودشون وحشی میشن
و یه گلوله رو پیشونی دختره کاشتم.
هایی:اوو دختر گفتم گناه ....
ات:ندارهههه اون گناهه ندارهه اون بهترین دوستمو کشته.
و از عمارت زدم بیرون و داشتم تو خیابونا میگشتم که صدای گلوله اومد برام عادی بود ولی رفتم دنبال صدا یه پسر جذابی بود که داشت دختری رو میکشت.
وقتی دقت کردم دیدم اون کوکه!
داداشه لونا بهترین دوستم.
رفتم سمتش:سلام کوک
کوک:ت..تو اینجا چیکار میکنی
ات:هوم داشتم رد میشدم
کوک:تو که به پلیس چیزی نمگی
ات:من؟ ن بابا
عه وا تفنگت خوشگله!
کوک:خوشگله؟ همه میترسن
تفنگمو از پشت کمرم در اوردمو سمتش گرفتم که یه قدم رفت عقب
تفنگو اوردم پایین و نگاهی بهش انداختم
اا:مثل ماله خودمه
این بود جوری بزرگترین گروه مافیا تشکیل شد
کوک و من بهترین گروه مافیا رو ساختیم فقط برای اذیت کردن و شکنجه کردن انسان هایی که بقیرو اذیت میکنن!
شاید یه روزی خودمونم دستگیر شیم ولی ما به هدفمون رسیدیم و دیگه هیچی برامون مهم نیست.
ات:هیشکی تو این دنیا گناه نداره
هایی:داره
ات:همه به وقت خودشون وحشی میشن
و یه گلوله رو پیشونی دختره کاشتم.
هایی:اوو دختر گفتم گناه ....
ات:ندارهههه اون گناهه ندارهه اون بهترین دوستمو کشته.
و از عمارت زدم بیرون و داشتم تو خیابونا میگشتم که صدای گلوله اومد برام عادی بود ولی رفتم دنبال صدا یه پسر جذابی بود که داشت دختری رو میکشت.
وقتی دقت کردم دیدم اون کوکه!
داداشه لونا بهترین دوستم.
رفتم سمتش:سلام کوک
کوک:ت..تو اینجا چیکار میکنی
ات:هوم داشتم رد میشدم
کوک:تو که به پلیس چیزی نمگی
ات:من؟ ن بابا
عه وا تفنگت خوشگله!
کوک:خوشگله؟ همه میترسن
تفنگمو از پشت کمرم در اوردمو سمتش گرفتم که یه قدم رفت عقب
تفنگو اوردم پایین و نگاهی بهش انداختم
اا:مثل ماله خودمه
این بود جوری بزرگترین گروه مافیا تشکیل شد
کوک و من بهترین گروه مافیا رو ساختیم فقط برای اذیت کردن و شکنجه کردن انسان هایی که بقیرو اذیت میکنن!
شاید یه روزی خودمونم دستگیر شیم ولی ما به هدفمون رسیدیم و دیگه هیچی برامون مهم نیست.
۱۸.۹k
۱۵ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.