سناریو اسکیز: وقتی عضو نهمی و برات قلدری میشه
سناریو اسکیز: وقتی عضو نهمی و برات قلدری میشه
نگاهتو به صفحه گوشیت دادی ۲ شب رو نشون میداد
دستتو روی گونت کشیدی تا قطره اشکت پاک بشه
اروم و بی جون داشتی حرکت میکردی
بعد از نیم ساعت به خوابگاه برگشتی رمز خوابگاه رو زدی و وارد خونه شدی
برگشتی درو بستی
و دوباره صورتتو برگردوندی به جلو
خم شدی تا کفشاتو دربیاری که پاهای ینفرو دیدی
میدونستی کیه
حتما چانه
سرت پایین بود موهات دید صورتتو گرفته بود
خم شدی و کفشاتو دراوردی
چان:تا الان کجا بودی؟!
بخاطر گریه کردنت صدات یکمی عوض شده بود
ا.ت:...پیش..دوستام..
که بقیه اعضا هم کنارت جمع شدن...
سرت پایین بود
فلیکس:چرا...صدات...اینجوری شده..
هان؛حالت خوبه..؟
لینو موتجه زخم روی دستت شد
لینو:..ا.ت..دستت چیشده؟!
که همشون به دستت نگاه کردن...
چان:ا.ت...چیزی شده...؟
سونگمین اومد کنارت ک موهای جلو صورتتو کنار زد که همشون با زخم های روی صورتت مواجه شدن
سونگمین: .. ا.ت ..
دیگه تحمل این همه اشک و بغض و نداشتی
و خودتو به بغل سونگمین انداختی و شروع کردی به گریه کردن...
همشون با تعجب و اخم نگاهت میکردن
سونگمین اروم نوازشت میکرد
سونگمین:هیس..چیشده...؟
اروم گفتی
ا.ت؛ ... اونا..منو ..زدن...
چانگبین: دقیقا کیا؟
میترسیدی چیزی بگی تا دردسر درست بشه
هیچی نگفتی
جونگین:نونا...بگو..ما کمکت میکنیم..
هیونجین:اهوم..بگو کیا این بلارو سرت اورده...ما پیداشون میکنیم...
فلیکس:اول..برو یه دوش بگیر بیا همه چیزو بگو..
سرتو تکون دادی..همه کنار رفتن تا تو بری اتاقت
.
از حموم اومدی بیرون و به زخمای صورتت و بدنت نگاه کردی بخاطر اب و تازگی بودنشون سوزش بدی داشت
لباساتو پوشیدی
و از اتاق اومدی بیرون که همشون بهت نگاه کردن
هیونجین دستشو روی شونت گذاشت و اروم گفت
هیون؛حالت خوبه الان؟!
اروم سرتو تکون دادی
جیسونگ همراه با یه لیوان ابمیوه اومد و نشست
چان:بشین..ا.ت..
نشستی و کنارتم هیونجین
جیسونگ لیوانو به دستت داد
یکمی ازش رو نوشیدی
و شروع به تعریف کردن ماجرا کردی
همشون ناراحت شدن و همینطور
لینو: کافیه تو ادرسشونو بدی بقیه کارا با ما.
موضوع:
تو با دوستای مدرست قرار بود برید پارک تا یکم خوش بکذرونید
اما قلدرای مدرستم که قبلا برات قلدری میکردن هم اونجا بودن
چون گزارششون کرده بودی دنبالت بودن
و اونجا شروع به کتک زدنت کردن..
نگاهتو به صفحه گوشیت دادی ۲ شب رو نشون میداد
دستتو روی گونت کشیدی تا قطره اشکت پاک بشه
اروم و بی جون داشتی حرکت میکردی
بعد از نیم ساعت به خوابگاه برگشتی رمز خوابگاه رو زدی و وارد خونه شدی
برگشتی درو بستی
و دوباره صورتتو برگردوندی به جلو
خم شدی تا کفشاتو دربیاری که پاهای ینفرو دیدی
میدونستی کیه
حتما چانه
سرت پایین بود موهات دید صورتتو گرفته بود
خم شدی و کفشاتو دراوردی
چان:تا الان کجا بودی؟!
بخاطر گریه کردنت صدات یکمی عوض شده بود
ا.ت:...پیش..دوستام..
که بقیه اعضا هم کنارت جمع شدن...
سرت پایین بود
فلیکس:چرا...صدات...اینجوری شده..
هان؛حالت خوبه..؟
لینو موتجه زخم روی دستت شد
لینو:..ا.ت..دستت چیشده؟!
که همشون به دستت نگاه کردن...
چان:ا.ت...چیزی شده...؟
سونگمین اومد کنارت ک موهای جلو صورتتو کنار زد که همشون با زخم های روی صورتت مواجه شدن
سونگمین: .. ا.ت ..
دیگه تحمل این همه اشک و بغض و نداشتی
و خودتو به بغل سونگمین انداختی و شروع کردی به گریه کردن...
همشون با تعجب و اخم نگاهت میکردن
سونگمین اروم نوازشت میکرد
سونگمین:هیس..چیشده...؟
اروم گفتی
ا.ت؛ ... اونا..منو ..زدن...
چانگبین: دقیقا کیا؟
میترسیدی چیزی بگی تا دردسر درست بشه
هیچی نگفتی
جونگین:نونا...بگو..ما کمکت میکنیم..
هیونجین:اهوم..بگو کیا این بلارو سرت اورده...ما پیداشون میکنیم...
فلیکس:اول..برو یه دوش بگیر بیا همه چیزو بگو..
سرتو تکون دادی..همه کنار رفتن تا تو بری اتاقت
.
از حموم اومدی بیرون و به زخمای صورتت و بدنت نگاه کردی بخاطر اب و تازگی بودنشون سوزش بدی داشت
لباساتو پوشیدی
و از اتاق اومدی بیرون که همشون بهت نگاه کردن
هیونجین دستشو روی شونت گذاشت و اروم گفت
هیون؛حالت خوبه الان؟!
اروم سرتو تکون دادی
جیسونگ همراه با یه لیوان ابمیوه اومد و نشست
چان:بشین..ا.ت..
نشستی و کنارتم هیونجین
جیسونگ لیوانو به دستت داد
یکمی ازش رو نوشیدی
و شروع به تعریف کردن ماجرا کردی
همشون ناراحت شدن و همینطور
لینو: کافیه تو ادرسشونو بدی بقیه کارا با ما.
موضوع:
تو با دوستای مدرست قرار بود برید پارک تا یکم خوش بکذرونید
اما قلدرای مدرستم که قبلا برات قلدری میکردن هم اونجا بودن
چون گزارششون کرده بودی دنبالت بودن
و اونجا شروع به کتک زدنت کردن..
۱۹.۸k
۰۲ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.