نجات از بدبختی: پارت1
هانا ویو:
خواب بودم که با صدای ارباب از خواب بیدار شدم
سوجون(ارباب): اهای دختره ی هر.. زه پاشو ببینم
هانا: چشم ارباب
س: سریع اماده شو بیا این لباس ها رو بپوش شب باید بریم جایی فهمیدی میخوام خیلی خوشگل بشی
ه: چشم ارباب میشه بپرسم کجا
س: به او مربوط نیست هرچی میگم بگو چشم
ه: چشم ارباب
و رفت. بزارید یکم از خودم بگم من کیم هانام 17سالمه وقتی پونزده سالم بود پدرم منو به هان سوجون فروخت سوجون هم منو به عنوان برده استفاده میکنه اگه از دستوراتش سر پیچی کنی باید بری قبر خودت رو بکنی و خودت رو توش چال کنی به من بیشتر از بقیه سخت میگیره و نمیدونم چرا. بعد از خوردن صبحونم لباسی که گفته بود رو پوشیدم(اسلاید دو) ساعت 5بود همون لحظه سوجون اومد تو
س: اووو بیب خوشگل شدی داری منو تحر.. یک میکنی
اروم اروم میومد جلو و من هم میرفتم عقب تا بالاخره خوردم به دیوار اومد نزدیکم سرم پایین بود با دستش چونم رو گرفت منم به خودم جرعت دادم و گفتم
ه: م. ن توی این لباس راحت نیستم خیلی بازه میشه عوضش کنم
س: نه بیب بعد از اینکه شب اومدیم خونه من نیازت دارم پس اینجوری بهتره خیلی خب ببا بریم
رفتیم و سوار ماشین شدیم رفتیم سمت یه پارتی وقتی رفتیم توی پارتی.....
این خوبه یا اون قبلی بگید کدومو ادامه بدم من خودم میگم این بهتره ولی نظر شما مهم تره پس بگید کدوم بهتره همونو ادامه بدم
خواب بودم که با صدای ارباب از خواب بیدار شدم
سوجون(ارباب): اهای دختره ی هر.. زه پاشو ببینم
هانا: چشم ارباب
س: سریع اماده شو بیا این لباس ها رو بپوش شب باید بریم جایی فهمیدی میخوام خیلی خوشگل بشی
ه: چشم ارباب میشه بپرسم کجا
س: به او مربوط نیست هرچی میگم بگو چشم
ه: چشم ارباب
و رفت. بزارید یکم از خودم بگم من کیم هانام 17سالمه وقتی پونزده سالم بود پدرم منو به هان سوجون فروخت سوجون هم منو به عنوان برده استفاده میکنه اگه از دستوراتش سر پیچی کنی باید بری قبر خودت رو بکنی و خودت رو توش چال کنی به من بیشتر از بقیه سخت میگیره و نمیدونم چرا. بعد از خوردن صبحونم لباسی که گفته بود رو پوشیدم(اسلاید دو) ساعت 5بود همون لحظه سوجون اومد تو
س: اووو بیب خوشگل شدی داری منو تحر.. یک میکنی
اروم اروم میومد جلو و من هم میرفتم عقب تا بالاخره خوردم به دیوار اومد نزدیکم سرم پایین بود با دستش چونم رو گرفت منم به خودم جرعت دادم و گفتم
ه: م. ن توی این لباس راحت نیستم خیلی بازه میشه عوضش کنم
س: نه بیب بعد از اینکه شب اومدیم خونه من نیازت دارم پس اینجوری بهتره خیلی خب ببا بریم
رفتیم و سوار ماشین شدیم رفتیم سمت یه پارتی وقتی رفتیم توی پارتی.....
این خوبه یا اون قبلی بگید کدومو ادامه بدم من خودم میگم این بهتره ولی نظر شما مهم تره پس بگید کدوم بهتره همونو ادامه بدم
۵.۶k
۱۰ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.