P24
P24
_چی شده
+جینا و تهیونگ…
_خب چی
+تصادف کردن
_چ…چی(بغض)کجان حال حال تهیونگ خوبه
+اره بعد تو چیکار داری به تهیونگ
_منو ببر پیشش
+خیلی خب باشه
(بیمارستان)
پرستار:بفرمایید
_تهیونگ…کیم تهیونگ
پرستار:عاااام تازه آوردنشون تصادف کرده بودن درسته؟
_ب..بله(بغض)
بردنشون به بخش تازه …ته راهرو
_مم..ممنون
+ات صبر کن کجا میری
_میخام برم پیش تهیونگ
+از کی تا حالا اون برات انقد مهم شده
_چی داری میگی واسه خودت
+ات از جلوی چشمام گمشو پیش همون تهیونگ
_فک کردی میمونم پیش تو ک منو سرزنش کنی؟
تق تق
=بیا
_تهیونگ
=ات…تو…تو اینجا چیکار میکنی
_تهیونگ خوبی
=ات لطفا ازت خواهش میکنم برو وگرنه منو میکشه
_چی داری میگی تو انگار حالت خوب نیست
=ات باعث تصادف جونگکوک بود!جونگکوک میخواست منو بکشه
_چی داری میگی تو اصن چرا باید اون همچین کاری کنه
=اون تورو دوست داره!
_چرا چرا باید همچین کاری رو با تو بکنه
=من خیلی پشیمون بودم نمیتونستم بدون تو میخواستم بیام پیشت ولی جونگکوک
_نه نه داری دروغ میگی نهههه
=ات این حقیقته و تو مجبوری ک باور کنی
_از اتاق زدم بیرون دیگه تحمل نداشتم
+چی شد چرا داری گریه میکنی اون عوضی ک کاری نکرد؟
_دست ب من نزن
+چی
_تو بودی تو(جیغ)
+چی داری میگی
_تو باعث تصادف تهیونگ شدی تو
+حضرت جونگکوک میگه اگه سوغاتی از دبی مخصوصا برندددد میخوای لایک و فالو کن😂🇦🇪
_چی شده
+جینا و تهیونگ…
_خب چی
+تصادف کردن
_چ…چی(بغض)کجان حال حال تهیونگ خوبه
+اره بعد تو چیکار داری به تهیونگ
_منو ببر پیشش
+خیلی خب باشه
(بیمارستان)
پرستار:بفرمایید
_تهیونگ…کیم تهیونگ
پرستار:عاااام تازه آوردنشون تصادف کرده بودن درسته؟
_ب..بله(بغض)
بردنشون به بخش تازه …ته راهرو
_مم..ممنون
+ات صبر کن کجا میری
_میخام برم پیش تهیونگ
+از کی تا حالا اون برات انقد مهم شده
_چی داری میگی واسه خودت
+ات از جلوی چشمام گمشو پیش همون تهیونگ
_فک کردی میمونم پیش تو ک منو سرزنش کنی؟
تق تق
=بیا
_تهیونگ
=ات…تو…تو اینجا چیکار میکنی
_تهیونگ خوبی
=ات لطفا ازت خواهش میکنم برو وگرنه منو میکشه
_چی داری میگی تو انگار حالت خوب نیست
=ات باعث تصادف جونگکوک بود!جونگکوک میخواست منو بکشه
_چی داری میگی تو اصن چرا باید اون همچین کاری کنه
=اون تورو دوست داره!
_چرا چرا باید همچین کاری رو با تو بکنه
=من خیلی پشیمون بودم نمیتونستم بدون تو میخواستم بیام پیشت ولی جونگکوک
_نه نه داری دروغ میگی نهههه
=ات این حقیقته و تو مجبوری ک باور کنی
_از اتاق زدم بیرون دیگه تحمل نداشتم
+چی شد چرا داری گریه میکنی اون عوضی ک کاری نکرد؟
_دست ب من نزن
+چی
_تو بودی تو(جیغ)
+چی داری میگی
_تو باعث تصادف تهیونگ شدی تو
+حضرت جونگکوک میگه اگه سوغاتی از دبی مخصوصا برندددد میخوای لایک و فالو کن😂🇦🇪
۱۱.۷k
۰۴ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.