راه پیشنهادی من ، برای برونرفت از آشوبی که جهان را فراگرف
راه پیشنهادی من ، برای برونرفت از آشوبی که جهان را فراگرفته است (ویرایش 3)
__________________________________________________
از سال 11000 پیش از زادروز (میلاد) ، انسانها ، اندک اندک (بتدریج) دارای «فرآوریشیوهء (شیوهء تولید) خویشفرمائیگرائی »{1} گردیدند ؛ ولی از سال 2270 پیش از زادروز ، این فرآوریشیوه بدست انسانهائی پلید برچیده شد و بجای آن ، «فرآوریشیوهء برده داری» برپا شد . برپا شدن «برده داری» در هر کشوری ، داستان ویژهء خودش را دارد ؛ به سرنام نمونه (به عنوان مثال) در ایران ، از سال 2270 پیش از زادروز (میلاد) ، اندک اندک (بتدریج) سران «سامی ها» ، «باختریان» (غربی ها) ، «عرب ها» ، «ترک ها» ، و «مغول ها» با براه اندختن جنگهائی فراوان ، به فرآوریشیوهء خویشفرمائیگرائی در ایران پایان دادند و سرمایه های مردم ایران را زورگیری (غصب) کردند ، و ایرانیان را بردگان خود نمودند . برخی از این زورگیرندگان (غاصبان) ؛ مانند «سامی ها» ، «باختریان» (غربی ها) و «مغول ها» ، با دارائی هائی که زورگیری کرده بودند ، به سرزمین های خود بازگشتند ، و یا بیرون رانده شدند ؛ ولی بخش بزرگی از «عرب ها» و «ترک ها» در ایران ماندند و با مردم ایران آمیزش کردند و «ایرانیان دورگه» با پرورش (تربیت){2} «عربی – اسلامی» و «ترکی – اسلامی» را پدید آوردند ؛ و ایرانیان «بی سرمایه شده» ، بردگان این «ایرانیان دورگه» شدند ؛ و به این روش ، «فرآوریشیوهء خویشفرمائیگرائی» برچیده ، و «فرآوریشیوهء برده داری» در ایران برپا شد . همانند همین روند ، در دیگر کشورها رخ داد ، و خویشفرمائیگرائی در آن کشورها برچیده ، و بجای آن ، برده داری برپا شد . پس از چندی ، «برده داری» به «رعیتداری» ؛ و سپس «رعیتداری» به «سرمایه داری» دگرش یافت (تبدیل شد) ، ولی درونمایهء بهره کشانهء «برده داری» ، در «رعیتداری» و «سرمایه داری» پابرجا نگه داشته شد و تنها ریخت (شکل) این بهره کشی ها دگرگون گردید .
پس من بر این باورم که تنها راه شدنی (ممکن) برای برونرفت از آشوبی که جهان را فراگرفته است ، زدودن «بهره کشی انسان از انسان» در جهان است ؛ و برای این کار باید انجامین (آخرین) ریخت (شکل) این بهره کشی ، که «فرآوریشیوهء سرمایه داری» است را از جهان بزدائیم ، و «فرآوریشیوهء خویشفرمائی گرائی» را دوباره در سراسر جهان برپا سازیم . برای این کار ، باید سرمایه های مردم گذشته های دور، که در درازای تاریخ ، بدست سران «سامی ها» ، «باختریان» (غربی ها) ، «عرب ها» ، «ترک ها» ، و «مغول ها» زورگیری (غصب) شده اند ، به مزدبگیران {3} و بیکاران امروز جهان ، که نوادگان آن مردم «سرمایه زدوده شده» هستند ، برگردانده شوند . این روند که بهتر است از ایالات متحدهء آمریکا آغاز شود {4} ، دارای دو بخش زیر خواهد بود:
1-
سرمایهء نهادهای سودآورشی (اقتصادی) ، مانند کارخانه ها ، کشتزارها ، دبستان ها ، دبیرستان ها ، دانشگاه ها و .... میان مزدبگیران آن نهادها ، بخش (تقسیم) بشود . اندازهء رسهء (سهم) هر مزدبگیر ، رهمندی (رابطه) خواهد داشت با تراز (سطح) «گواهیشناسهء دانش آموختگی» (مدرک تحصیلی) ، و اندازهء «آروین کاری» (تجربهء کاری) مزدبگیران آن نهاد ؛ ولی به هر روی ، بخشامد (نسبت) بیشترین رسه (سهم) به کمترین رسه ، نباید از 10 به 1 بیشتر باشد . دارندهء (مالک) پیشین هر نهاد سودآورشی ، میتواند 20 برابر کم رسه ترین خویشفرما ، دارای رسه باشد . همهء رسه داران (سهامداران) ، و همچنین دارندهء (مالک) پیشین هر نهاد سودآورشی ، باید کار بکنند ، وگرنه در پایان هر ماه سود رسهء آنها به دیگر رسه داران خواهد رسید ؛ مگر اینکه رهیدگی (مرخصی) از کار داشته باشند . دارندهء (مالک) پیشین هر نهاد ، میتواند در بخش راهبری (اداری) آن نهاد ، کار کند ؛ ولی باید دانست که سرپرستی (مدیریت) هر نهاد سودآورشی ، به شیوهء گروهی است و با نگره گیری (رای گیری) از همهء رسه داران (سهامداران) انجام خواهد گرفت . باید رونهش (توجه) داشت که کسی نمیتواند رسه های (سهم های) خود را بفروشد و با پول آن ، بنمونه (مثلا) به گشت و گزار و خوشگذرانی برود ؛ چون هر خویشفرمائی باید تنها با سود رسه هایش ، هزینه های گوناگون خود را بپردازد ؛ گرچه بخشی از سود رسه ، باید برای افزایش سرمایهء خود آن خویشفرما ، هزینه شود . با اینچگونی (با این حال) اگر کسی خواست از یک همیاریه (تعاونی) ، به همیاریه ای دیگر برود ، اینکار شدنی (ممکن) خواهد بود.
2-
برای فراهم کردن سرمایه برای بیکاران ، و دگرش دادن (تبدیل کردن) آنها به «خویشفرما» ، باید از سرمایه های کشور برداشت شود . این دسته از خویشفرمایان ، دو راه در پیش روی خود خواهند داشت : آنها هم میتوانند از راه همکاری با دیگر خویشفرمایان ، «همیاریه» (تعاونی) پدید بیاورند ، و
__________________________________________________
از سال 11000 پیش از زادروز (میلاد) ، انسانها ، اندک اندک (بتدریج) دارای «فرآوریشیوهء (شیوهء تولید) خویشفرمائیگرائی »{1} گردیدند ؛ ولی از سال 2270 پیش از زادروز ، این فرآوریشیوه بدست انسانهائی پلید برچیده شد و بجای آن ، «فرآوریشیوهء برده داری» برپا شد . برپا شدن «برده داری» در هر کشوری ، داستان ویژهء خودش را دارد ؛ به سرنام نمونه (به عنوان مثال) در ایران ، از سال 2270 پیش از زادروز (میلاد) ، اندک اندک (بتدریج) سران «سامی ها» ، «باختریان» (غربی ها) ، «عرب ها» ، «ترک ها» ، و «مغول ها» با براه اندختن جنگهائی فراوان ، به فرآوریشیوهء خویشفرمائیگرائی در ایران پایان دادند و سرمایه های مردم ایران را زورگیری (غصب) کردند ، و ایرانیان را بردگان خود نمودند . برخی از این زورگیرندگان (غاصبان) ؛ مانند «سامی ها» ، «باختریان» (غربی ها) و «مغول ها» ، با دارائی هائی که زورگیری کرده بودند ، به سرزمین های خود بازگشتند ، و یا بیرون رانده شدند ؛ ولی بخش بزرگی از «عرب ها» و «ترک ها» در ایران ماندند و با مردم ایران آمیزش کردند و «ایرانیان دورگه» با پرورش (تربیت){2} «عربی – اسلامی» و «ترکی – اسلامی» را پدید آوردند ؛ و ایرانیان «بی سرمایه شده» ، بردگان این «ایرانیان دورگه» شدند ؛ و به این روش ، «فرآوریشیوهء خویشفرمائیگرائی» برچیده ، و «فرآوریشیوهء برده داری» در ایران برپا شد . همانند همین روند ، در دیگر کشورها رخ داد ، و خویشفرمائیگرائی در آن کشورها برچیده ، و بجای آن ، برده داری برپا شد . پس از چندی ، «برده داری» به «رعیتداری» ؛ و سپس «رعیتداری» به «سرمایه داری» دگرش یافت (تبدیل شد) ، ولی درونمایهء بهره کشانهء «برده داری» ، در «رعیتداری» و «سرمایه داری» پابرجا نگه داشته شد و تنها ریخت (شکل) این بهره کشی ها دگرگون گردید .
پس من بر این باورم که تنها راه شدنی (ممکن) برای برونرفت از آشوبی که جهان را فراگرفته است ، زدودن «بهره کشی انسان از انسان» در جهان است ؛ و برای این کار باید انجامین (آخرین) ریخت (شکل) این بهره کشی ، که «فرآوریشیوهء سرمایه داری» است را از جهان بزدائیم ، و «فرآوریشیوهء خویشفرمائی گرائی» را دوباره در سراسر جهان برپا سازیم . برای این کار ، باید سرمایه های مردم گذشته های دور، که در درازای تاریخ ، بدست سران «سامی ها» ، «باختریان» (غربی ها) ، «عرب ها» ، «ترک ها» ، و «مغول ها» زورگیری (غصب) شده اند ، به مزدبگیران {3} و بیکاران امروز جهان ، که نوادگان آن مردم «سرمایه زدوده شده» هستند ، برگردانده شوند . این روند که بهتر است از ایالات متحدهء آمریکا آغاز شود {4} ، دارای دو بخش زیر خواهد بود:
1-
سرمایهء نهادهای سودآورشی (اقتصادی) ، مانند کارخانه ها ، کشتزارها ، دبستان ها ، دبیرستان ها ، دانشگاه ها و .... میان مزدبگیران آن نهادها ، بخش (تقسیم) بشود . اندازهء رسهء (سهم) هر مزدبگیر ، رهمندی (رابطه) خواهد داشت با تراز (سطح) «گواهیشناسهء دانش آموختگی» (مدرک تحصیلی) ، و اندازهء «آروین کاری» (تجربهء کاری) مزدبگیران آن نهاد ؛ ولی به هر روی ، بخشامد (نسبت) بیشترین رسه (سهم) به کمترین رسه ، نباید از 10 به 1 بیشتر باشد . دارندهء (مالک) پیشین هر نهاد سودآورشی ، میتواند 20 برابر کم رسه ترین خویشفرما ، دارای رسه باشد . همهء رسه داران (سهامداران) ، و همچنین دارندهء (مالک) پیشین هر نهاد سودآورشی ، باید کار بکنند ، وگرنه در پایان هر ماه سود رسهء آنها به دیگر رسه داران خواهد رسید ؛ مگر اینکه رهیدگی (مرخصی) از کار داشته باشند . دارندهء (مالک) پیشین هر نهاد ، میتواند در بخش راهبری (اداری) آن نهاد ، کار کند ؛ ولی باید دانست که سرپرستی (مدیریت) هر نهاد سودآورشی ، به شیوهء گروهی است و با نگره گیری (رای گیری) از همهء رسه داران (سهامداران) انجام خواهد گرفت . باید رونهش (توجه) داشت که کسی نمیتواند رسه های (سهم های) خود را بفروشد و با پول آن ، بنمونه (مثلا) به گشت و گزار و خوشگذرانی برود ؛ چون هر خویشفرمائی باید تنها با سود رسه هایش ، هزینه های گوناگون خود را بپردازد ؛ گرچه بخشی از سود رسه ، باید برای افزایش سرمایهء خود آن خویشفرما ، هزینه شود . با اینچگونی (با این حال) اگر کسی خواست از یک همیاریه (تعاونی) ، به همیاریه ای دیگر برود ، اینکار شدنی (ممکن) خواهد بود.
2-
برای فراهم کردن سرمایه برای بیکاران ، و دگرش دادن (تبدیل کردن) آنها به «خویشفرما» ، باید از سرمایه های کشور برداشت شود . این دسته از خویشفرمایان ، دو راه در پیش روی خود خواهند داشت : آنها هم میتوانند از راه همکاری با دیگر خویشفرمایان ، «همیاریه» (تعاونی) پدید بیاورند ، و
۴.۱k
۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.