لج یا نفرت(۲۰)
فلش بک بعد آماده شدن جینا
السا.خب دیگه آماده هستی بزن بریم (دست جینا رو می گیره و با خودش می بره)
وقتی رسیدن پایین همه ی اعضا پذیرایی بودن که چشمشون به السا و جینا افتاد
نامی.جینا رو کجا می بری؟
السا.قرار
جیمین.فکر نمی کنی زیادی خوشگلش کردی؟یهو می دزدنش
جیهوپ.بچه ها درسته جینا خیلی خوشگل شده ولی اون ایدل نمی تونه قرار بزاره
السا.من حلش می کنم
(در تمام این مدت کوک به جینا زول زده بود و به وضوح صدای شکستن قلبش شنیده می شد و ته و جیمین و شوگا به کوکی نگاه می کردن که داشت فرشتش رو از دست می داد.و جینا تموم مدت سرش رو انداخته بود پایین و سعی می کرد پشت السا قایم بشه)
السا.ما دیگه می ریم
شوگا.ام چیزه این که جینا رو تو ببری خطرناکه ،ما هممونم که کار داریم،کوک تو می تونی ببریشون؟
کوک.م من ,باشه
فلش بک بعد این که رسیدن و کوک تو ماشین داشت به پسره زول می زد
فلش بک بعد قرار وقتی که جینا و السا اومدن و سوار ماشین شدن
کوک.السا تو ماشین رو می رونی دوستم زنگ زد کارم داره
السا .باشه
بعد این که اونا رفتم کوک رفت پیش پسره(ماسک داشت)
کوک.یه بار دیگه پیش جینا ببینمت پاهات رو قلم می کنم سوپ پای گاو درست می کنم فهمیدی(جدی و عصبی)
@تو کیش باشی مثلا
کوک.دوست پسرشم و همین الانم بهش می گی که نمی خوایش ،شیر فهم شد(عصبی و کمی داد)
@.ب باشه(ترسیده)
کوکم رفت فلش بک به شب
ویو جینا.صدای پیام اومدن به گوشیم اومد رفتم و برش داشتم که دیدم پسره@پیام داده.(پیامش.جینا من از تو بدم می یاد و نمی خوام باهات قرار بزارم،جدیدا هم فهمیدم دوست پسر داری )با خوندن پیامش رفتم شوک یعنی من انقدر آدم بدی هستم که کسی دوستم نداره اون از کوک اینم که از این چشمام پرشد ولی سعی کردم گریه نکنم پس رفتم پایین و رو کاناپه نشستم که نامی هیونگ گفت........
(شرطا=۵ لایک)
بچه ها ببخشید دیر گذاشتم حوصلم رفته بود ماست بخره*_*
السا.خب دیگه آماده هستی بزن بریم (دست جینا رو می گیره و با خودش می بره)
وقتی رسیدن پایین همه ی اعضا پذیرایی بودن که چشمشون به السا و جینا افتاد
نامی.جینا رو کجا می بری؟
السا.قرار
جیمین.فکر نمی کنی زیادی خوشگلش کردی؟یهو می دزدنش
جیهوپ.بچه ها درسته جینا خیلی خوشگل شده ولی اون ایدل نمی تونه قرار بزاره
السا.من حلش می کنم
(در تمام این مدت کوک به جینا زول زده بود و به وضوح صدای شکستن قلبش شنیده می شد و ته و جیمین و شوگا به کوکی نگاه می کردن که داشت فرشتش رو از دست می داد.و جینا تموم مدت سرش رو انداخته بود پایین و سعی می کرد پشت السا قایم بشه)
السا.ما دیگه می ریم
شوگا.ام چیزه این که جینا رو تو ببری خطرناکه ،ما هممونم که کار داریم،کوک تو می تونی ببریشون؟
کوک.م من ,باشه
فلش بک بعد این که رسیدن و کوک تو ماشین داشت به پسره زول می زد
فلش بک بعد قرار وقتی که جینا و السا اومدن و سوار ماشین شدن
کوک.السا تو ماشین رو می رونی دوستم زنگ زد کارم داره
السا .باشه
بعد این که اونا رفتم کوک رفت پیش پسره(ماسک داشت)
کوک.یه بار دیگه پیش جینا ببینمت پاهات رو قلم می کنم سوپ پای گاو درست می کنم فهمیدی(جدی و عصبی)
@تو کیش باشی مثلا
کوک.دوست پسرشم و همین الانم بهش می گی که نمی خوایش ،شیر فهم شد(عصبی و کمی داد)
@.ب باشه(ترسیده)
کوکم رفت فلش بک به شب
ویو جینا.صدای پیام اومدن به گوشیم اومد رفتم و برش داشتم که دیدم پسره@پیام داده.(پیامش.جینا من از تو بدم می یاد و نمی خوام باهات قرار بزارم،جدیدا هم فهمیدم دوست پسر داری )با خوندن پیامش رفتم شوک یعنی من انقدر آدم بدی هستم که کسی دوستم نداره اون از کوک اینم که از این چشمام پرشد ولی سعی کردم گریه نکنم پس رفتم پایین و رو کاناپه نشستم که نامی هیونگ گفت........
(شرطا=۵ لایک)
بچه ها ببخشید دیر گذاشتم حوصلم رفته بود ماست بخره*_*
۹.۷k
۰۶ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.