سناریو
سناریو
« وقتی از هم جدا شدید و همو بیرون اتفاقی میبینید »
نامجون : هی ا/ت تو اینجایی ببینم میشه بازم عشقم باشی و بهم اهمیت بدی؟
جین : تو اینجا چیکار میکنی؟ منو تعقیب میکردی؟ نکنه بدون من نمیتونستی ها؟ منم همین طور
یونگی :(سعی میکنه جوری رفتار کنه که انگار بهت توجهی نمیکنه ولی چشمش همش پیش توئه)
جیهوپ :(میاد سمتت و دستت رو میگیره) دوست دارم بازم تنها امید زنگیت باشم
جیمین :(سعی میکنه رسمی صحبت کنه) ا/ت یعنی خانم ا/ت. شما دوست پسر دارید؟ اگه ندارید من یه کیوتشو سراغ دارم (در گوشت میگه) من هنوزم به تو فکر میکنم
تهیونگ :(نگاهت میکنه و سعی میکنه جلو نیاد ولی نمیتونه) ا/ت میخوام باهات صحبت کنم من بدون تو نمیتونم زندگی کنم
جونگ کوک :(نزدیکت میشه) میشه بیبیم رو به رستوران دعوت کنم؟
« وقتی از هم جدا شدید و همو بیرون اتفاقی میبینید »
نامجون : هی ا/ت تو اینجایی ببینم میشه بازم عشقم باشی و بهم اهمیت بدی؟
جین : تو اینجا چیکار میکنی؟ منو تعقیب میکردی؟ نکنه بدون من نمیتونستی ها؟ منم همین طور
یونگی :(سعی میکنه جوری رفتار کنه که انگار بهت توجهی نمیکنه ولی چشمش همش پیش توئه)
جیهوپ :(میاد سمتت و دستت رو میگیره) دوست دارم بازم تنها امید زنگیت باشم
جیمین :(سعی میکنه رسمی صحبت کنه) ا/ت یعنی خانم ا/ت. شما دوست پسر دارید؟ اگه ندارید من یه کیوتشو سراغ دارم (در گوشت میگه) من هنوزم به تو فکر میکنم
تهیونگ :(نگاهت میکنه و سعی میکنه جلو نیاد ولی نمیتونه) ا/ت میخوام باهات صحبت کنم من بدون تو نمیتونم زندگی کنم
جونگ کوک :(نزدیکت میشه) میشه بیبیم رو به رستوران دعوت کنم؟
۱۷.۵k
۲۵ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.