سناریو 🐤🍷
سناریو 🐤🍷
وقتی اون پروفسورته 🤓🤌🏻😔
تامی . دراکو : اصن نخونده بیست (اوفف) بعضی وقتا برات نامه مینویسه و چون دوست پسرته ازت نمیپرسه خدا بده از این معلمااا
متیو . تئو : رازتون مخفی بود تا اینکه وسط کلاس بهت پیشنهاد داد و تو بودی که داشتی آب میشدی و اون با ذوق نگات میکرد😂🍷🐤
دو طفلان مسلم: همینجوری رازتون راز باقی میمونه و همیشه نمراتت رو هوا بود عیجان و مدام بهت لبخند میزد که ا.ت های عزیز غش میکنند 🤌🏻😔😂🍷🐤
گیر دادم به اینا 🍷🐤 عیب نداره خب خوشتون اومد ؟ لایک و کامنت یادتون نره بوس بوس بای 🍷🐤
وقتی اون پروفسورته 🤓🤌🏻😔
تامی . دراکو : اصن نخونده بیست (اوفف) بعضی وقتا برات نامه مینویسه و چون دوست پسرته ازت نمیپرسه خدا بده از این معلمااا
متیو . تئو : رازتون مخفی بود تا اینکه وسط کلاس بهت پیشنهاد داد و تو بودی که داشتی آب میشدی و اون با ذوق نگات میکرد😂🍷🐤
دو طفلان مسلم: همینجوری رازتون راز باقی میمونه و همیشه نمراتت رو هوا بود عیجان و مدام بهت لبخند میزد که ا.ت های عزیز غش میکنند 🤌🏻😔😂🍷🐤
گیر دادم به اینا 🍷🐤 عیب نداره خب خوشتون اومد ؟ لایک و کامنت یادتون نره بوس بوس بای 🍷🐤
۶.۸k
۰۸ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.