فیک بی تی اس پیشرفت

Part12
وقتی سوار ماشین شدن
ات:خب بچه ها یه بار دیگه مرور میکنم از کنار هم زیاد دور نمیشیم که همو گم نکنیم نزدیک آیدل های پسر نمیشیم اگه نزدیکتون شدن هم سریع بیایین پیش من و...
لیا:ات میدونم برامون نگرانی اما نمیخواد انقدر نگران باشی ما مواظب هستیم
ات:باشه
جولیا:گاهی وقتا فکر میکنم دوتا مامان دارم چون یکیش مامان خودمه یکی هم ات
و همه میزنن زیر خنده
وقتی به مهمونی رسیدن
ات ویو:اووووو چه شلوغه همه ی آیدل ها هستن جی‌وای‌پی کو؟ حتما طبقه ی بالائه چون یه در بود که روش نوشته بود اتاق مدیران
لونا:چه باحالهه
ات:لونا از کنارمون جم نمیخوری ها
لونا:چشم
سوجین:بچه ها یه میز خودمون رو پیدا کردم بیاین دورش بشینیم اسم گروه خودمون رو میزه
ات و همه:باشه
لیا:ات تابلو نگاه نکن ولی میز بی تی اس دقیقا رو به رومون هست
ات:(خیلی ضایع) کو؟
لیا میزنه به پیشونی خودش و میگه
لیا:خوبه گفتم ضایع نکن
ات:آهان دیدم چقدر عوض شدن
لونا:بچه ها ساکت انگار مدیر کمپانی ها میخوان حرف بزنن
خلاصه مدیر ها اومدن حرف زدن و در آخر گفتن از مهمونی لذت ببرید
منم بعضی وقتا به گروه بی‌تی‌اس نگاه میکردم که سوجین فهمید و زد به پام.......