پارت 4
ات ویو
رسیدیم شهر بازی همه یه بازی رو پیشنهاد دادن که زوجی بود و باز یونگی و کیونگ خواهر ته باهم بودن هانا و جیونگ هم همین طور اه باز منو ته باهم بودیم
ات:من با این بازی زوجی نمیکنم
ته:نکه من خیلی دوست دارم
ته ویو
باز منو ات باهم بودیم یونگی و جیونگ کلی اسرارکردن که دعوا نکنیم
یونگی:ات بسه حالا یه باره خرابش نکنید
جیونگ:راس میگه تهیونگ بسه
ته:باشه قبول
ات:قبوله
ات ویو
انگار بازی ترسناک بود همه سوار یکی از اون ماشین طور ها شدین اولش خوب بود بعد یکم ترسناک شد
ته:ات ترسیدی
ات:نه (یه جیغ )شاید یکم
ته:باشه نترس اینا عروسکن
ته ویو
ات ترسیده بود بهش گفتم اینا عروسکن ولی بازم انگار میترسید که یه دفعه یه کی از اون عروسکا اومد تو صورت ات
ات:(ججججیییییییییییغغغغغغغغ)ااااااااه
یهودیدم ات تو بغلمه ترسیده بود منم چیزی نگفتم و سفت بغلش کردم
ات:اه خیلی ترسناک بود
یونگی:اره دیدم چطوری تو بغل ته قایم شده بودی
ات:نکه شما هم همو بغل نکرده بودید
همه زدن زیر خنده
هانا:این دختر درحال ترسیدن هم تیکه میندازه خدا خواهر خودمی
ات:مرسی خواهری جونم
یونگی:دیگه به من تیکه نندازی بچه
ات:باوشه داداشی
اونطوری که ات گفت باوشه قلبم یه جوری شد ولی فکر کنم بخاطر بازی بود
لایک و کامنت و حمایت یادتون نره❤#تهکوک
رسیدیم شهر بازی همه یه بازی رو پیشنهاد دادن که زوجی بود و باز یونگی و کیونگ خواهر ته باهم بودن هانا و جیونگ هم همین طور اه باز منو ته باهم بودیم
ات:من با این بازی زوجی نمیکنم
ته:نکه من خیلی دوست دارم
ته ویو
باز منو ات باهم بودیم یونگی و جیونگ کلی اسرارکردن که دعوا نکنیم
یونگی:ات بسه حالا یه باره خرابش نکنید
جیونگ:راس میگه تهیونگ بسه
ته:باشه قبول
ات:قبوله
ات ویو
انگار بازی ترسناک بود همه سوار یکی از اون ماشین طور ها شدین اولش خوب بود بعد یکم ترسناک شد
ته:ات ترسیدی
ات:نه (یه جیغ )شاید یکم
ته:باشه نترس اینا عروسکن
ته ویو
ات ترسیده بود بهش گفتم اینا عروسکن ولی بازم انگار میترسید که یه دفعه یه کی از اون عروسکا اومد تو صورت ات
ات:(ججججیییییییییییغغغغغغغغ)ااااااااه
یهودیدم ات تو بغلمه ترسیده بود منم چیزی نگفتم و سفت بغلش کردم
ات:اه خیلی ترسناک بود
یونگی:اره دیدم چطوری تو بغل ته قایم شده بودی
ات:نکه شما هم همو بغل نکرده بودید
همه زدن زیر خنده
هانا:این دختر درحال ترسیدن هم تیکه میندازه خدا خواهر خودمی
ات:مرسی خواهری جونم
یونگی:دیگه به من تیکه نندازی بچه
ات:باوشه داداشی
اونطوری که ات گفت باوشه قلبم یه جوری شد ولی فکر کنم بخاطر بازی بود
لایک و کامنت و حمایت یادتون نره❤#تهکوک
۳.۸k
۱۶ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.