پارت 10 مافیای سرخ
پارت 10 مافیای سرخ
ویو جونگکوک
داشتم آماده میشدم که یهو برای گوشیم یه پیام اومد
بازش کردم دیدم ا/ت داره یه پسره رو میبوسه
خون جلو چشمامو گرفت
و رفتم پیشش
× ا/ت ( عربده)
_ چی شده چرا داد میزنی
× میگی چی شده تو به من خیانت کردی
_ چی داری میگی من چرا باید خیانت کنم
× بیا اینم عکسش
_ این واقعیت نداره
× اع الان بهت میگم
ویو ا/ت
از موهام گرفت و منو برد توی یه جایی مثل اتاق شکنجه
یه کمر بند در آورد و منو با هاش میزد
ویو جونگکوک
خیلی عصبی بودم نمیدونم چیکار کردم
یهو گوشیم زنگ خورد دیدم تهیونگ
× بگو
تهیونگ. هی راستی اون دختر یونا بود که ازت خوشش میومد بعد تو بهش جواب رد دادی
× خوب
تهیونگ. انگار برای تو یه عکس از ا/ت فرستاد که داره یه پسر رو میبوسه ولی این واقعیت نداره
ادیته میخواست تو و ا/ت از هم جدا شین
× خداحافظ
ویو جونگکوک
تازه فهمیدم چه گندی زدم
× ا/ت خوبی
_ برو بمیر
× ببخشید این عکس ادیت بود معذرت میخوام
_ ( خنده)
× حالت خوبه
_ تو الان چی گفتی
حالم خوب باشه روانی تو یه روانی
ویو ا/ت
بلند شدم رفتم دستشویی دست و صورتمو شستم
رفتم تو اتاق همه ی لباس هامو جمع کردم هرچی و نداشتمو جمع کردم و خواستم برم خونم که
× کجا داری میری
_ خونم
× نگاه من یه غلطی کردم تو دیگه این کارو با من نکن
_ برو بمیر
اگر پشت گوشتو دیدی منم ببین
ویو ا/ت
رفتم خونم که کوک پشت سرم میومد
کوک امد تو خونه
منم با گوشیم بلیط به ایران رو گرفتم
سری رفتم چمدونمو آوردم و لباس هامو جمع کردم
× داری چی کار میکنی
_ از خونم گمشو بیرون
× نگو که نیخوای بری ایران
_ اره دقیقا میخوام برم ایران
× داری بیخودی بزرگش میکنی
_ اره دارم بزرگش میکنم تنمو نگاه حالو روزمو نگاه دارم بزرگش میکنم ( گریه )
ویو جونگکوک
داشتم آماده میشدم که یهو برای گوشیم یه پیام اومد
بازش کردم دیدم ا/ت داره یه پسره رو میبوسه
خون جلو چشمامو گرفت
و رفتم پیشش
× ا/ت ( عربده)
_ چی شده چرا داد میزنی
× میگی چی شده تو به من خیانت کردی
_ چی داری میگی من چرا باید خیانت کنم
× بیا اینم عکسش
_ این واقعیت نداره
× اع الان بهت میگم
ویو ا/ت
از موهام گرفت و منو برد توی یه جایی مثل اتاق شکنجه
یه کمر بند در آورد و منو با هاش میزد
ویو جونگکوک
خیلی عصبی بودم نمیدونم چیکار کردم
یهو گوشیم زنگ خورد دیدم تهیونگ
× بگو
تهیونگ. هی راستی اون دختر یونا بود که ازت خوشش میومد بعد تو بهش جواب رد دادی
× خوب
تهیونگ. انگار برای تو یه عکس از ا/ت فرستاد که داره یه پسر رو میبوسه ولی این واقعیت نداره
ادیته میخواست تو و ا/ت از هم جدا شین
× خداحافظ
ویو جونگکوک
تازه فهمیدم چه گندی زدم
× ا/ت خوبی
_ برو بمیر
× ببخشید این عکس ادیت بود معذرت میخوام
_ ( خنده)
× حالت خوبه
_ تو الان چی گفتی
حالم خوب باشه روانی تو یه روانی
ویو ا/ت
بلند شدم رفتم دستشویی دست و صورتمو شستم
رفتم تو اتاق همه ی لباس هامو جمع کردم هرچی و نداشتمو جمع کردم و خواستم برم خونم که
× کجا داری میری
_ خونم
× نگاه من یه غلطی کردم تو دیگه این کارو با من نکن
_ برو بمیر
اگر پشت گوشتو دیدی منم ببین
ویو ا/ت
رفتم خونم که کوک پشت سرم میومد
کوک امد تو خونه
منم با گوشیم بلیط به ایران رو گرفتم
سری رفتم چمدونمو آوردم و لباس هامو جمع کردم
× داری چی کار میکنی
_ از خونم گمشو بیرون
× نگو که نیخوای بری ایران
_ اره دقیقا میخوام برم ایران
× داری بیخودی بزرگش میکنی
_ اره دارم بزرگش میکنم تنمو نگاه حالو روزمو نگاه دارم بزرگش میکنم ( گریه )
۴۴.۷k
۱۷ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.