ازدواج اجباری p ۱۰
ملیسا نشست یه جا و جیمین با پسرا تمرین رقص کردن تا اینکه وقت استراحت بود که جیمین دید ملیسا همون گوشه روی صندلی خوابش برده و گذاشت بخوابه و رفت اب خورد و به ادامه ی تمرین رفت
ملیسا ویو 💖✝
رفتم نشستم رو صندلی ولی نمیدونم کی خوابم برد بیدار شدم دیدم پسرا با یه دوربین جلوم وایستادن
ملیسا:ای وای ببخشید نفهمیدم کی خوابم برد
پسرا:اشکالی نداره خیلی کیوت خوابت برده بود داشتیم عکس میگرفتیم به جیمین نشون بدیم
ملیسا:وای راستی جیمین کو
جیمین:من اینجا عشقم بریم خونه
ملیسا:باشه بازم ببخشید نمیدونم کی خوابم برد بای
پسرا:اشکالی نداره خدافظ
ملیسا و جیمین رفتن خونه و جیمین گفت
جیمین:عشقم خوب خوابیدیا (با خنده)
ملیسا:عشقم خسته بودم حالا راستی ساعت چند خوابم برده بود
جیمین:ساعت ۹ صبح رفتیم بعد نزدیک ۱۰ بود خوابت برد تا ۷ یعنی تو الان هفت ساعته خوابیده بودی
ملیسا:من تاحالا انقدر نخوابیده بودم که الان خوابیدم
جیمین با این حرف ملیسا خندش گرفته بود
ملیسا:چیه خوب راست میگم دیگه(با خنده)
جیمین:هیچی عشقم تو همیشه راست میگی
ملیسا اشپزی میکرد و جیمین رفت تا یه دوش بگیره چند روز گذشت و هر روز همین جوری بود و جیمین میخواست بره به کنسرت چون خیلی معروف شده بودن و طرفدار ها کنسرت میخواستن و جیمین مجبور شد بره امریکا تا کنسرت رو بزارن ملیسا هم مثل همیشه پیش جیمین بود ولی کمپانی بخواطر اینکه ملیسا حالش بد بود نزاشت بیاد و جیمین رو میکاپ کنه روز کنسرت به خواطر همین یکی دیگه که اسمش (ایسون) بود برای میکاپ جیمین به طور موقت استخدام شد و ملیسا موند خونه تا استراحت کنه و بعدش دوباره میکاپ ارتیست جیمین بشه
جیمین:وای تهیونگ احساس میکنم یه اتفاقی برای ملیسا میوفته نمیدونم ولی یه چی ته دلم میگه باید اونم با خودم بیارمش
تهیونگ:نگران نباش اتفاقی نمیوفته بیا بریم فقط فردا باید اونجا باشیم
جیمین:باشه بریم (با نگرانی)
مهماندار :چیزی میل دارید براتون بیارم اعضای بنگتن
اعضا :نه مرسی
مهماندار :چیزی لازم داشتید این زنگ(زنگی که مهماندار رو صدا میکنه) رو بزنید
اعضا:باشه
جیمین:وای چرا این حسی که احساس میکنم ملیسا یه چیزی بشه دو برابر شد
ته یونگ:یا شایدم از هواپیما سوار شدن میترسی یا فوبیا داری (تهیونگ جان پسرم کرم نریز به جیمز افرین مامان جان)
ادامه دارد...........
اسکی ممنوع❌
ملیسا ویو 💖✝
رفتم نشستم رو صندلی ولی نمیدونم کی خوابم برد بیدار شدم دیدم پسرا با یه دوربین جلوم وایستادن
ملیسا:ای وای ببخشید نفهمیدم کی خوابم برد
پسرا:اشکالی نداره خیلی کیوت خوابت برده بود داشتیم عکس میگرفتیم به جیمین نشون بدیم
ملیسا:وای راستی جیمین کو
جیمین:من اینجا عشقم بریم خونه
ملیسا:باشه بازم ببخشید نمیدونم کی خوابم برد بای
پسرا:اشکالی نداره خدافظ
ملیسا و جیمین رفتن خونه و جیمین گفت
جیمین:عشقم خوب خوابیدیا (با خنده)
ملیسا:عشقم خسته بودم حالا راستی ساعت چند خوابم برده بود
جیمین:ساعت ۹ صبح رفتیم بعد نزدیک ۱۰ بود خوابت برد تا ۷ یعنی تو الان هفت ساعته خوابیده بودی
ملیسا:من تاحالا انقدر نخوابیده بودم که الان خوابیدم
جیمین با این حرف ملیسا خندش گرفته بود
ملیسا:چیه خوب راست میگم دیگه(با خنده)
جیمین:هیچی عشقم تو همیشه راست میگی
ملیسا اشپزی میکرد و جیمین رفت تا یه دوش بگیره چند روز گذشت و هر روز همین جوری بود و جیمین میخواست بره به کنسرت چون خیلی معروف شده بودن و طرفدار ها کنسرت میخواستن و جیمین مجبور شد بره امریکا تا کنسرت رو بزارن ملیسا هم مثل همیشه پیش جیمین بود ولی کمپانی بخواطر اینکه ملیسا حالش بد بود نزاشت بیاد و جیمین رو میکاپ کنه روز کنسرت به خواطر همین یکی دیگه که اسمش (ایسون) بود برای میکاپ جیمین به طور موقت استخدام شد و ملیسا موند خونه تا استراحت کنه و بعدش دوباره میکاپ ارتیست جیمین بشه
جیمین:وای تهیونگ احساس میکنم یه اتفاقی برای ملیسا میوفته نمیدونم ولی یه چی ته دلم میگه باید اونم با خودم بیارمش
تهیونگ:نگران نباش اتفاقی نمیوفته بیا بریم فقط فردا باید اونجا باشیم
جیمین:باشه بریم (با نگرانی)
مهماندار :چیزی میل دارید براتون بیارم اعضای بنگتن
اعضا :نه مرسی
مهماندار :چیزی لازم داشتید این زنگ(زنگی که مهماندار رو صدا میکنه) رو بزنید
اعضا:باشه
جیمین:وای چرا این حسی که احساس میکنم ملیسا یه چیزی بشه دو برابر شد
ته یونگ:یا شایدم از هواپیما سوار شدن میترسی یا فوبیا داری (تهیونگ جان پسرم کرم نریز به جیمز افرین مامان جان)
ادامه دارد...........
اسکی ممنوع❌
۷.۳k
۲۶ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.