پارت 6 پرونده مخفی
جونگ کوک رفته بود اسکی سواری. منم رفتم توی حمومش . پر کف بود.چشمام را بستم و خوابم برد . اوایل ساعت 2 شب رفتم زیر آب.بیدار شدم . داشتم خفه میشدم که آمدم بالا. جونگ کوک منو کشیده بود بالا . به خودم اومدم . حریم شخصیم . سریع سینه هام را پوشوندم و رفتم زیر آب تا جونگ کوک منو نبینه. رفت یک حوله آورد و روم انداخت . خواستم بره بیرون . کلی بهش کف پاشیدم تا رفت.
سریع حوله را پوشیدم و در را بستم . پشتش را کلی وسایل گذاشتم تا جونگ کوک نیاد. یک نفس عمیقی کشیدم و بعد خوابیدم.
سریع حوله را پوشیدم و در را بستم . پشتش را کلی وسایل گذاشتم تا جونگ کوک نیاد. یک نفس عمیقی کشیدم و بعد خوابیدم.
۱۲.۶k
۰۵ تیر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.