(عشق وحشت زده) پارت ¹⁴

ات : با بچه ها یه جایی بریم
کوک : کجا ؟
ات : نمیدونم
کوک : امممم
آها سینما چطوره؟
ات : عالیه
ویو ات : همون لحظه همه خوشحال اومدن پایین
کوک : خب برید آماده شید می‌خوایم بریم بیرون
کوک : ات برو لباس بپوش
ات : باشه
ویو ات : اومدم بالا و یه شلوار مشکی گشاد با یه لباس مشکی گشاد پوشیدم
ات : خب بریم؟
کوک : همه آماده آید ؟
مایا : آره بریم
جمیلی : منم همه چیمو برداشتم
امی : منم آماده ام
رسیدن
فیلم ترسناک
ویو ات : وسط‌های فیلم خیلی ترسناک شد و صدای جیغ کلی رختر بالا رفت
من بدون جیغ زدن صورتمو کردم تو بغل کوک
کوک : میترسی؟
ات : فیلم بهتر از این نبود؟
کوک : مشکلی نداره میخوای روی یه صندلی بشینیم؟
ات : باشه
ویو ات : دست های کوک دور کمرم بود