عشق تمام نشدنى (پارت چهار)
(پارت چهار)
خواستم برم كه دستم رو گرفت و گفت
&كجا؟
*مى خوام برم خونه خودم
&نميشه امشب رو پيش من مى خوابى
*نمى خوام
يك دفعه شونم رو گرفت و كشيد روى تخت و محكم بغلم كرد من خيلى شوكه شدم تا الان داشت منو مى زدا چش شده؟ هى مى خواستم برم از بغلش بيرون كه نمى زاشت اخرش سرم رو بردم عقب و نگاهش كردم همونجا يك بوسه گذاشت روى لبام و من جا خوردم
*چى كار مى كنى؟
&دارم عشقم رو بوس مى كنم
*تو داشتى تا الان منو مى زدى
از ديد ا.ت
وقتى بهش گفتم تو كه تا الان داشتى من رو مى زدى از روى تخت پاشد و رفت كرم اورد و ماليد روى پام و وقتى داشت مى ماليد گوشيش زنگ خورد و بهش گفتم بردا گوشيتو گفت من چيزى رو از عشقم مخفى نمى كنم خودت بردار منم كه از خدام بود گفتم باشه
*الو بفرماييد؟
سلام مايا هستم گوشى رو مى ديد تهيونگ؟
*بله
گوشى رو دادم به تهيونگ وقتى گوشى دادم بهش گفت سلام عزيزم خوبى؟ و رفت توى بالكن تا باهاش حرف بزنه منم كه ناراحت شده بودم سريع حاظر شدم و رفتم
از ديد تهيونگ
وقتى تلفونم تموم شد و اومدم كه دوباره پاى ا.ت رو ماساژ بدم ديدم نيست يكدفعه چشمم خورد به نامه روى تخت كه از طرف ا.ت بود
خواستم برم كه دستم رو گرفت و گفت
&كجا؟
*مى خوام برم خونه خودم
&نميشه امشب رو پيش من مى خوابى
*نمى خوام
يك دفعه شونم رو گرفت و كشيد روى تخت و محكم بغلم كرد من خيلى شوكه شدم تا الان داشت منو مى زدا چش شده؟ هى مى خواستم برم از بغلش بيرون كه نمى زاشت اخرش سرم رو بردم عقب و نگاهش كردم همونجا يك بوسه گذاشت روى لبام و من جا خوردم
*چى كار مى كنى؟
&دارم عشقم رو بوس مى كنم
*تو داشتى تا الان منو مى زدى
از ديد ا.ت
وقتى بهش گفتم تو كه تا الان داشتى من رو مى زدى از روى تخت پاشد و رفت كرم اورد و ماليد روى پام و وقتى داشت مى ماليد گوشيش زنگ خورد و بهش گفتم بردا گوشيتو گفت من چيزى رو از عشقم مخفى نمى كنم خودت بردار منم كه از خدام بود گفتم باشه
*الو بفرماييد؟
سلام مايا هستم گوشى رو مى ديد تهيونگ؟
*بله
گوشى رو دادم به تهيونگ وقتى گوشى دادم بهش گفت سلام عزيزم خوبى؟ و رفت توى بالكن تا باهاش حرف بزنه منم كه ناراحت شده بودم سريع حاظر شدم و رفتم
از ديد تهيونگ
وقتى تلفونم تموم شد و اومدم كه دوباره پاى ا.ت رو ماساژ بدم ديدم نيست يكدفعه چشمم خورد به نامه روى تخت كه از طرف ا.ت بود
۶.۷k
۲۴ تیر ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.