که𐇽کشا𝇁⃘نِ چش݁ꨲمانش
که𐇽کشا𝇁⃘نِ چش݁ꨲمانش
پارت ۲
ویو ا.ت
آخيش بالاخره دانشگاه تموم شد..با چند تا از دوستام داشتیم از دانشگاه برمیگشتیم که من ازشون جدا شدم چون راه خونه ی من متفاوت بود
از یه کوچه ی تنگ داشتم رد میشدم که یدفعه یه نفر دستشو گذاشت رو دهنم و داشتم همینجوری داد میزدم اما بعدش بیهوش شدم و هیچی نفهمیدم
ویو هیونجین
چقدر دختر ظریفی...وایی چقدرم نازه...عههه من چی دارم میگم...برآید بغلش کردم و گذاشتمش توی ماشین لامبورگینی مشکیم ..
ویو عمارت،ا.ت
چشام رو آروم باز کردم..خواستم بلند شم دیدم دست و پاهام به تخت بستست..و داخل یه اتاق خیلی شیک و قشنگ بودم..همه جای اتاق بیشتر رنگی و دخترونه بود
پارت ۲
ویو ا.ت
آخيش بالاخره دانشگاه تموم شد..با چند تا از دوستام داشتیم از دانشگاه برمیگشتیم که من ازشون جدا شدم چون راه خونه ی من متفاوت بود
از یه کوچه ی تنگ داشتم رد میشدم که یدفعه یه نفر دستشو گذاشت رو دهنم و داشتم همینجوری داد میزدم اما بعدش بیهوش شدم و هیچی نفهمیدم
ویو هیونجین
چقدر دختر ظریفی...وایی چقدرم نازه...عههه من چی دارم میگم...برآید بغلش کردم و گذاشتمش توی ماشین لامبورگینی مشکیم ..
ویو عمارت،ا.ت
چشام رو آروم باز کردم..خواستم بلند شم دیدم دست و پاهام به تخت بستست..و داخل یه اتاق خیلی شیک و قشنگ بودم..همه جای اتاق بیشتر رنگی و دخترونه بود
۲۸۱
۰۸ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.