قلبی از جنس اشک ۲ شرط: ۱۰ لایک ۲۰ کامنت
بهش لبخند زدم و پتوشو روش کشیدم.مین جو...بهت قول میدم که خانوادت رو پیدا میکنم...هر طور که شده...این همه سال سختی کافیه...دیگه قراره زندگی شادی رو شروع کنیم😊🥺.....فردا صبح زود ساعت ۵ صبح...از خواب بیدار شدم و مین جو رو آروم بیدار کردم.یه نامه ی خداحافظی که نوشته بودم رو روی میزم گذاشتم و بعد وسایلمون رو توی یه کیف گذاشتم و یواش یواش رفتیم تو راه رو.همه تو اتاق ها خواب بودن. آروم رفتم در رو باز کردم و وارد باغ پرورشگاه شدم.بعد رفتم تو حیاط پشتی.مین جو رو کول کردم و از دیوار بالا رفتم.دیوارش خیلی کوتاه بود و راحت ازش بیرون رفتم.از بیرون به پرورشگاه نگاه کردم.دیگه هر اتفاقی هم بیفته,اینجا برنمی گردم.خداحافظ پرورشگاهی که توش ۲۲ سال زندگی کردم👋🏻.بعد مین جو رو اوردم پایین و دستش رو گرفتم.هیچ پولی نداشتم برای همین نمیدونستم چیکار کنم🙁.تصمیم گرفتم اولین جایی که برم پیش پلیس باشه.چون باید اول دنبال خانواده مین جو بگردم.از مردم آدرس گرفتم و پیاده به اونجا رفتیم.بعد از نیم ساعت راه رفتن,رسیدیم.داخل رفتیم.زیاد چون صبح زود بود شلوغ نبود.بدون نوبت داخل رفتم و نشستم.پلیس:سلام🙂...من:سلام.پلیس:چه کمکی میتونم بهتون بکنم؟؟...من:راستش...من برای این اینجا اومدم چون میخوام خانواده ی این دختر رو پیدا کنم🙂..پلیس:اسمش چیه؟..من:مین جو...پلیس:اسم واقعیش همینه؟..من:بله.پنج سالشه...من پنج سال پیش در یک پارک پیداش کردم...یه گردنبند داشت که روش نوشته بود مین جو🙂...پلیس:بسیار خب...من:میتونین خانوادش رو پیدا کنین؟...پلیس:بله...این کارو انجام میدیم🙂...من:ولی...من الان پولی ندارم...پلیس:اشکالی نداره.ما خودمون توی اینترنت خبرش رو پخش میکنیم که دنبال خانواده این دختر میگردیم...نگران نباشین به زودی پیدا میشه😊...من:نمیدونم چطور باید ازتون تشکر کنم😔😃...پلیس:🙂...فقط...لطفا شماره تلفنی به ما...من:من...من...راستش فعلا گوشی تلفن ندارم🙁...پلیس:پس دو روز در میون به اینجا سر بزنین...من:چشم خیلی ممنون🙂.بعد با مین جو از اونجا بیرون رفتم.مین جو:خواهر؟الان کجا میریم؟؟...من:هاه...نمیدونم☹...اینجایی که ما هستیم بیرون از شهره...خیلی فاصله داره...🙁...بیا فعلا بریم یه جایی رو پیدا میکنم😊..مین جو:باشه....همین جوری داشتیم تو خیابونا قدم میزدیم...اشتباهی وارد یه خیابون پَرت و دور تر از شهر شدیم.من:وای راهو اشتباه اومدیم😣اینجا هیچ ماشینی هم نیست🙁.یهو مین جو داشت میدوید اون طرف خیابون که یهو صدای بوق یه ماشین از نزدیک اومد🚘....😨😨😨....
۳.۸k
۰۲ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.