چند پارتی سونگمین: وقتی هردوتون ایدلید و ....p2

چند پارتی سونگمین: وقتی هردوتون ایدلید و ....p2
نویسنده:eli_kim


ا.ت؛سونگمین؟
سونگمین؛جانم..چیز بله
ا.ت؛گفتم...برای چی میخواستی منو ببینی
سونگمین:عااا..خب حقیقتا...دلم میخواد...دوست های خوبی بشیم...
لبخندی بهم زد
ا.ت:البته که میشه
سونگمین؛نه خب...منظورم یه چیز دیگه بود..
متعجب نگاهم کرد
ا.ت: پس..چی؟
اینبار جدی جدی باید بهش بگم..
سونگمین:ببین..ا‌ت..من ..ازت خوشم میاد...از وقتی دیدمت ... بدجوری حواسم فکرم درگیر توعه.. و..
ات: میدونستم..
سونگمین؛چی..؟
خنده ای کرد
ات؛ هیونجین بهم گقته بود
یکمی از کیک شکلاتیشو خورد
ای من خارتو.گای/یدم هیونجین
ات؛..خب پس..الان من باید بهت بگم نه یا اره درسته؟
سونگمین:اره...
ات:ا‌وممم..بنظرم پسر باحالی هستی...شاید بتونیم مدت کمی باهم باشیم یا شایدم اون مدت کم رو برای همیشه بکنیم
داشتم خواب میدیدم
دستم روی زانوم بود
اروم ضربه ای به پام زدم...درست بود...خواب نبود...
سونگمین: را...راست میگی..؟
ا‌ت:هومممم..
داشتم از خوشحالی بال درمیاوردم..
بلند شدم و به سمتش رقتم..
جالا وقت با کلاس بودنه
سونگمین؛اجازه هست لیدی...؟
ا.ت:البته
صورتمو نزدیک بردم و یه مک کوچیکی گرفتم.