فیک مافیای خشن پارت 3
ا. ت: هعععععییییی زندگی هم بدزدنت هم نگن بهت میخوان باهات چیکار
کنن
حتی نامردشم میگه اما بعضیا نمیگین این کارشون رو مخه
مرده: والا بلا ما نمیدونیم
ا. ت: یعنی اربابتون انقد هم نمیگه که دارین میرین کسی میدزدید نباید بگه
واقعا که
حالت جدی گرفتم میدونستم هیچ راه فرار نیست و کلنجار نرفتم
جوری که اینا ارباب میگن قطعا مافیای چیزی هست
رسیدیم پیاده شد دستمو باز کردن
میخواستم یه چیز بگم سوکت کردم
ماشین داخل عمارت پارک کردن رفتیم داخل عمارت
بادیگاردا : سلام قربان
نه فکرش هم نمی کردم این همون پسره، پس بگو چرا نگاه میکرد
تهیونگ : کارتون خوب بود حالا برید
بادیگاردا رفتن
تهیونگ: بیا بشین اینجا
رفتم نشستم کنار
بهش با اخم نگاه کردن
با قوری برام چایی ریخت
ا. ت: چرا من اینجام
تهیونگ: چون من خواستم
ا. ت: تو برای چی میخوای
تهیونگ: چون دوست دارم
ا. ت: ببین اگه عادی میگفتی دوستت دارم شاید اوکی میشدم بعدش میگفتی مافیام یا از این چیزا مشکل نداشتم، نه منو بدزدی بگی دوستت دارم انتظار نداشته باش منم تو دوست داشته باشم
تهیونگ: نه انتظار ندارم، منم یه آدم عادی نیستم
ولی اگه ماله من نمیشی نباید مال کسه دیگی بشی
دستمو رو سرم گذاشتم
ا. ت؛ : یعنی الان نمی زاری برم
تهیونگ؛؛ : نه
ا. ت: باشه ، حداقل یه پیژامه تیشرت بهم بده
تهیونگ : باشه
پاشد رفتم برام آورد
تهیونگ: راستی اسمت چیه
ا. ت: کسی که دزدی و نمیدونی اسمش چیه عجیبه، ا. ت اسمم ا. ته
تهیونگ : اسمه منم تهیونگه ، چاییتو بخور سرد میشه
ا. ت: باشه
چاییمو خوردم
تهیونگ: عجیبه که تو غر نمی زنی یا نمی خوای فرار کنی
ا. ت: اینجا دور از شهر بعد دم در کلی دوربین داره اگه هم منو پیدا کنی میکشی
چرا فرار کنم مغز متفکر، ها
تهیونگ: چه میدونم
ا. ت🙄 حالا میشه یه اتاق نشونم بدی لباسمو عوض کنم
تهیونگ : آره بیا همرام
رفتم تو اتاق لباس عوض کردم دستشویی رفتم اومدم
نشستم رو مبل
تهیونگ: اگه فکر میکنی مامان بابات نگرانت میشن میخوای یه زنگ بزن بگو رفتم مسافران یه محل زندگیمو عوض کردم
ا. ت: مامان بابام؟
تهیونگ: اوهوم
ا. ت: اونا فوت شدن
تهیونگ: من واقعا متاسفم، تنهایی چیکار میکنی
ا. ت: کتابخونه میرم، باشگاه میرم ، بیرون میرم، مسافرت میرم و......
تهیونگ: منم خانواده ازدست دادم
ا. ت: اوه تسلیت میگم با اینکه دیره
تهیونگ : ممنون
از کیفم گوشیمو در آوردم تهیونگ همش با شک منو نگاه میکرد
ا. ت: خا پاچه خوار نیستم لوت بدم میخوام یوتیوب ببینم
تهیونگ: من که چیزی نگفتم
ا. ت: اما نگاه یه چیز دیگه میگه
کنن
حتی نامردشم میگه اما بعضیا نمیگین این کارشون رو مخه
مرده: والا بلا ما نمیدونیم
ا. ت: یعنی اربابتون انقد هم نمیگه که دارین میرین کسی میدزدید نباید بگه
واقعا که
حالت جدی گرفتم میدونستم هیچ راه فرار نیست و کلنجار نرفتم
جوری که اینا ارباب میگن قطعا مافیای چیزی هست
رسیدیم پیاده شد دستمو باز کردن
میخواستم یه چیز بگم سوکت کردم
ماشین داخل عمارت پارک کردن رفتیم داخل عمارت
بادیگاردا : سلام قربان
نه فکرش هم نمی کردم این همون پسره، پس بگو چرا نگاه میکرد
تهیونگ : کارتون خوب بود حالا برید
بادیگاردا رفتن
تهیونگ: بیا بشین اینجا
رفتم نشستم کنار
بهش با اخم نگاه کردن
با قوری برام چایی ریخت
ا. ت: چرا من اینجام
تهیونگ: چون من خواستم
ا. ت: تو برای چی میخوای
تهیونگ: چون دوست دارم
ا. ت: ببین اگه عادی میگفتی دوستت دارم شاید اوکی میشدم بعدش میگفتی مافیام یا از این چیزا مشکل نداشتم، نه منو بدزدی بگی دوستت دارم انتظار نداشته باش منم تو دوست داشته باشم
تهیونگ: نه انتظار ندارم، منم یه آدم عادی نیستم
ولی اگه ماله من نمیشی نباید مال کسه دیگی بشی
دستمو رو سرم گذاشتم
ا. ت؛ : یعنی الان نمی زاری برم
تهیونگ؛؛ : نه
ا. ت: باشه ، حداقل یه پیژامه تیشرت بهم بده
تهیونگ : باشه
پاشد رفتم برام آورد
تهیونگ: راستی اسمت چیه
ا. ت: کسی که دزدی و نمیدونی اسمش چیه عجیبه، ا. ت اسمم ا. ته
تهیونگ : اسمه منم تهیونگه ، چاییتو بخور سرد میشه
ا. ت: باشه
چاییمو خوردم
تهیونگ: عجیبه که تو غر نمی زنی یا نمی خوای فرار کنی
ا. ت: اینجا دور از شهر بعد دم در کلی دوربین داره اگه هم منو پیدا کنی میکشی
چرا فرار کنم مغز متفکر، ها
تهیونگ: چه میدونم
ا. ت🙄 حالا میشه یه اتاق نشونم بدی لباسمو عوض کنم
تهیونگ : آره بیا همرام
رفتم تو اتاق لباس عوض کردم دستشویی رفتم اومدم
نشستم رو مبل
تهیونگ: اگه فکر میکنی مامان بابات نگرانت میشن میخوای یه زنگ بزن بگو رفتم مسافران یه محل زندگیمو عوض کردم
ا. ت: مامان بابام؟
تهیونگ: اوهوم
ا. ت: اونا فوت شدن
تهیونگ: من واقعا متاسفم، تنهایی چیکار میکنی
ا. ت: کتابخونه میرم، باشگاه میرم ، بیرون میرم، مسافرت میرم و......
تهیونگ: منم خانواده ازدست دادم
ا. ت: اوه تسلیت میگم با اینکه دیره
تهیونگ : ممنون
از کیفم گوشیمو در آوردم تهیونگ همش با شک منو نگاه میکرد
ا. ت: خا پاچه خوار نیستم لوت بدم میخوام یوتیوب ببینم
تهیونگ: من که چیزی نگفتم
ا. ت: اما نگاه یه چیز دیگه میگه
۱۲.۴k
۲۲ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.