«کی عاشقت شدم»💜
پارت یازده
زهر مار
ته: چیزی گفتین خانم کیم
ا.ت: عاااااا نه چیزی نیست
کوک: ام چیره منو سوهو میریم پیش مهمونا
ته و ا.ت: باش
ا.ت: این چه حرفی بود زدی
ته: چی گفتم
ا.ت: همون حرفه
ته: من که یادم نمیاد
ا.ت: تهیونگ بخدا یه کاری میکنم که نتونی
ته: نتونم؟
ا.ت: چیز نتونیییییییییییییییییییی اصن به من چه
ورفت
ته پیش خودش : وای خدا می میشه این دختر دست من برسه میخورمش
ته هم رفت و پیش بچه ها وایساد بعد چند دقیقه آهنگ قشنگی پخش شد و همه زوجا رفتن که برقصن
ته: خانم کیم افتخار میدید
ا.ت: بله ؟
ته: افتخار رقص به بنده میدید
ا.ت: ام چیره من نمیتونم بیام یزر حالم خوب نیست
ته: ا.ت حالت خوبه
ا.ت: عام آره آره چیزی نیس
ته: پس بیا بریم برقصیم
ا.ت: ام چیره من رقص بلد نیستم
ته: عاااااااا خیلی خب این که ناراحتی نداره من بهت یاد میدم
ا.ت: خیلی خب باشه
ا.ت و تهیونگ رفتن که برقصن و ا.ت کم کم داشت یاد میگرفت همینجوری داشتن میرقصیدن که ته گف: میدونی چشمات خیلی قشنگه
ا.ت: عاااااااااا تا حالا بهش دقت نکردم
ته: یه لبخند ملیح زد که آهنگ تموم شد و هردو رفتن پیش کوک و سوهو
سوهو: ام میگم ا.ت من باید برای اون سالا ازت عذرخواهی کنم
ا.ت: عام برای چی
سوهو: خوب اون سالا من بهت فشار آوردم و الان پشیمونم
ا.ت: مشکلی نیست گذشته ها گذشته امیدوارم دختر مورد علاقه خودت رو پیدا کنی
سوهو: خب راستش پیدا کردم
ا.ت: اوووووو واقعا چه خوب چه کمکی از دست من بر میاد
سوهو: خب اون دختر دوستت دارا ست
ا.ت: واقعا چه خوب اتفاقا دارا دختر خیلی خوبیه
منو تهیونگ هر کاری از دستمون بربیاد برات انجام میدیم
سوهو: ا.ت بابات یه چیزایی بهم گفت در مورد یه بچه دیگه که ازت بزرگ تره
ا.ت: چی چی میگی چه بچه ای
سوهو: احتمالا یه برادر بزرگ تر
ته: عااااا خب نشونه ای ازش هست
کوک: منم کمک میکنم تا پیداش کنین
ا.ت: خیلی خب خیلی خب بعداً در موردش حرف میزنیم ..........................
هووووووو لی لی لی لی لی لی اینم از این منتظر لایک و کام هستم خدافس دوستون دارم💜💙
زهر مار
ته: چیزی گفتین خانم کیم
ا.ت: عاااااا نه چیزی نیست
کوک: ام چیره منو سوهو میریم پیش مهمونا
ته و ا.ت: باش
ا.ت: این چه حرفی بود زدی
ته: چی گفتم
ا.ت: همون حرفه
ته: من که یادم نمیاد
ا.ت: تهیونگ بخدا یه کاری میکنم که نتونی
ته: نتونم؟
ا.ت: چیز نتونیییییییییییییییییییی اصن به من چه
ورفت
ته پیش خودش : وای خدا می میشه این دختر دست من برسه میخورمش
ته هم رفت و پیش بچه ها وایساد بعد چند دقیقه آهنگ قشنگی پخش شد و همه زوجا رفتن که برقصن
ته: خانم کیم افتخار میدید
ا.ت: بله ؟
ته: افتخار رقص به بنده میدید
ا.ت: ام چیره من نمیتونم بیام یزر حالم خوب نیست
ته: ا.ت حالت خوبه
ا.ت: عام آره آره چیزی نیس
ته: پس بیا بریم برقصیم
ا.ت: ام چیره من رقص بلد نیستم
ته: عاااااااا خیلی خب این که ناراحتی نداره من بهت یاد میدم
ا.ت: خیلی خب باشه
ا.ت و تهیونگ رفتن که برقصن و ا.ت کم کم داشت یاد میگرفت همینجوری داشتن میرقصیدن که ته گف: میدونی چشمات خیلی قشنگه
ا.ت: عاااااااااا تا حالا بهش دقت نکردم
ته: یه لبخند ملیح زد که آهنگ تموم شد و هردو رفتن پیش کوک و سوهو
سوهو: ام میگم ا.ت من باید برای اون سالا ازت عذرخواهی کنم
ا.ت: عام برای چی
سوهو: خوب اون سالا من بهت فشار آوردم و الان پشیمونم
ا.ت: مشکلی نیست گذشته ها گذشته امیدوارم دختر مورد علاقه خودت رو پیدا کنی
سوهو: خب راستش پیدا کردم
ا.ت: اوووووو واقعا چه خوب چه کمکی از دست من بر میاد
سوهو: خب اون دختر دوستت دارا ست
ا.ت: واقعا چه خوب اتفاقا دارا دختر خیلی خوبیه
منو تهیونگ هر کاری از دستمون بربیاد برات انجام میدیم
سوهو: ا.ت بابات یه چیزایی بهم گفت در مورد یه بچه دیگه که ازت بزرگ تره
ا.ت: چی چی میگی چه بچه ای
سوهو: احتمالا یه برادر بزرگ تر
ته: عااااا خب نشونه ای ازش هست
کوک: منم کمک میکنم تا پیداش کنین
ا.ت: خیلی خب خیلی خب بعداً در موردش حرف میزنیم ..........................
هووووووو لی لی لی لی لی لی اینم از این منتظر لایک و کام هستم خدافس دوستون دارم💜💙
۱۰.۱k
۲۴ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۴۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.