تمام من پارت ¹⁰
اسلاید بعد هیون جین
ی ماه گذشته بود و هیون جین از حس عشقش به چیچک مطمعن شده بود اما مشکل اینجا بود که نمی دونست چطور بهش بگه رو صندلیش نشسته بود و بدون توجه به حرفای معلم داشت تو دفترش چهره چیچک رو نقاشی میکرد اما چیچک هی زیر چشمی به اون نگاه می کرد دیگه دلش طاقت نیاورد و شروع به سوال پرسیدن کرد
چیچک:هیون جین...پیست هیون جین (آروم )
هیون جین کمی دست پاچه شد و با منمن جواب داد
هیون جین:ها بله... یعنی...چیه
چیچک:چیه
هیون جین:چی چیه
چیچک :اونی که داری میکشی
هیون جین: تو...یعنی دارم طراحی میکنم
چیچک:میشه منم ببینم
هیون جین:نخیر نمیخوام
چیچک : باشه بابا
استاد که متوجه زمزمه اونا شده بود عصبی شد
ی ماه گذشته بود و هیون جین از حس عشقش به چیچک مطمعن شده بود اما مشکل اینجا بود که نمی دونست چطور بهش بگه رو صندلیش نشسته بود و بدون توجه به حرفای معلم داشت تو دفترش چهره چیچک رو نقاشی میکرد اما چیچک هی زیر چشمی به اون نگاه می کرد دیگه دلش طاقت نیاورد و شروع به سوال پرسیدن کرد
چیچک:هیون جین...پیست هیون جین (آروم )
هیون جین کمی دست پاچه شد و با منمن جواب داد
هیون جین:ها بله... یعنی...چیه
چیچک:چیه
هیون جین:چی چیه
چیچک :اونی که داری میکشی
هیون جین: تو...یعنی دارم طراحی میکنم
چیچک:میشه منم ببینم
هیون جین:نخیر نمیخوام
چیچک : باشه بابا
استاد که متوجه زمزمه اونا شده بود عصبی شد
۶۰۳
۱۰ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.