وقتی براش مهم نیستی پارت 17
پارت 17
وقتی براش مهم نیستی
_______________________♡︎____________________
ویو چان هیون
از پشت سر یه دستمال روی لبم گذاشتن و خاموشی متلق ...... از خواب که بیدار شدم یکی روم بود اون جون جه بود ( جون جه همکار قدیمی چان هیون )
جون جه: همکار قدیمی یا بهتره بگم بیبی چقدر از زمانی که دیدمت سکسی تر شدی
چان هیون: جون جه از خواهش میکنم کاری نکن که هم من و هم تو پشیمون بشیم
جون جه : اتفاقا میخوام یه کار خوب کنم که هم به من خوش بگذره هم به تو ........( آسمات )
_______________________♡︎____________________
ویو چان هیون
با درد زیر دلم از خواب بیدار شدم اینجا کجاست چرا من لختم که دیشب رو یادم اومد ...... یعنی چی جون جه به من تجاوز کرده حالا باید چیکار کنم جواب مین هو رو چی بدم ( گریه ) با گریه از جام بلند شدم و رفتم لباسم رو پوشیدم لباسم پاره پوره بود یعنی با این لباسای پاره برم بیرون که روی تخت یه کت دیدم رفتم پوشیدمش و رفتم سوار ماشین شدم و به سمت خونه حرکت کردم و وقتی وارد شدم با صورت عصبانی مین هو مواجه شدم یادم افتاد که رونا گفت با مین هو میاد خونه
مین هو: مامان تا الان کجا بودی و چرا لباسات پاره است
( با عصبانیت )
چان هیون : تو مگه الان نباید خونه رونا باشی
مین هو: مامان سوال رو با سوال جواب نده کجا بودی
چان هیون : دیشب بار بودم زیاد مست کردم بعد اونجا خوابم برد
مین هو: آها پس توی خواب لباس خودت رو پاره کردی
چان هیون: مین هو گیر نده خستم میرم توی اتاقم
از مین هو رد شدم و رفتم توی اتاقم در رو بستم و بدون صدا گریه کردم صحنه های دیشب هی از جلوم رد میشد این باعث میشد که بیشتر گریه کنم الان به جز نامجون دست یه مرد دیگه بهم خورده نامجون میگفت که اگر به روزی بفهمه که کسی بهم تجاوز کرده اون رو بکشه پس الان چرا حتی از این خبر نداره که به من تجاوز کردن ( گریه )
_______________________♡︎____________________
امیدوارم خوشتون اومده باشه ❤️
نویسنده :민 윤 기
وقتی براش مهم نیستی
_______________________♡︎____________________
ویو چان هیون
از پشت سر یه دستمال روی لبم گذاشتن و خاموشی متلق ...... از خواب که بیدار شدم یکی روم بود اون جون جه بود ( جون جه همکار قدیمی چان هیون )
جون جه: همکار قدیمی یا بهتره بگم بیبی چقدر از زمانی که دیدمت سکسی تر شدی
چان هیون: جون جه از خواهش میکنم کاری نکن که هم من و هم تو پشیمون بشیم
جون جه : اتفاقا میخوام یه کار خوب کنم که هم به من خوش بگذره هم به تو ........( آسمات )
_______________________♡︎____________________
ویو چان هیون
با درد زیر دلم از خواب بیدار شدم اینجا کجاست چرا من لختم که دیشب رو یادم اومد ...... یعنی چی جون جه به من تجاوز کرده حالا باید چیکار کنم جواب مین هو رو چی بدم ( گریه ) با گریه از جام بلند شدم و رفتم لباسم رو پوشیدم لباسم پاره پوره بود یعنی با این لباسای پاره برم بیرون که روی تخت یه کت دیدم رفتم پوشیدمش و رفتم سوار ماشین شدم و به سمت خونه حرکت کردم و وقتی وارد شدم با صورت عصبانی مین هو مواجه شدم یادم افتاد که رونا گفت با مین هو میاد خونه
مین هو: مامان تا الان کجا بودی و چرا لباسات پاره است
( با عصبانیت )
چان هیون : تو مگه الان نباید خونه رونا باشی
مین هو: مامان سوال رو با سوال جواب نده کجا بودی
چان هیون : دیشب بار بودم زیاد مست کردم بعد اونجا خوابم برد
مین هو: آها پس توی خواب لباس خودت رو پاره کردی
چان هیون: مین هو گیر نده خستم میرم توی اتاقم
از مین هو رد شدم و رفتم توی اتاقم در رو بستم و بدون صدا گریه کردم صحنه های دیشب هی از جلوم رد میشد این باعث میشد که بیشتر گریه کنم الان به جز نامجون دست یه مرد دیگه بهم خورده نامجون میگفت که اگر به روزی بفهمه که کسی بهم تجاوز کرده اون رو بکشه پس الان چرا حتی از این خبر نداره که به من تجاوز کردن ( گریه )
_______________________♡︎____________________
امیدوارم خوشتون اومده باشه ❤️
نویسنده :민 윤 기
۱۲.۹k
۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.