کوچولوی من - پارت 6️⃣ -

کوچولوی من - پارت 6️⃣ -
ج : راستی دستت..
یوری : دستم ؟ اها چیز مهمی نیست
ج : چرا مهمه وایسا الان میام
یوری : نه چیز مهمی نیست..
____
ویو جونگ کوک
رفتم پایین تا برای یوری لوازم کمک های اولیه رو بیارم که تهیونگ رو دیدم
____
ج : صبح بخیر
ته : به یوری ام بگو بیاد پایین چرا تنها اومدی
ج : اجوما کجاست ؟
ته : گفتم امروز نیاد سر کار ، میخواستم خودم غذا درست کنم
ج : او چه عجب ، بعد از این همه سال چرا الان به فکرت رسیده (خنده)
ته : گفتم حداقل تا یوری اینجا هست به دست پختم عادت کنه
ج : میشه یوری پیش من بمونه ؟
ته : چرا ؟
ج : میترسم بلایی سر خودش بیاره
ته : از چه لحاظ ؟
ج : دیشب که داشتم لباسشو عوض میکردم زخمای روی دستشو دیدم ، معلومه همش اثرات خودکشی ناموفق بوده
ته : نمیدونم چی بگم ، اگه میدونی ک کنار تو بلایی سر خودش نمیاره ، منم حرفی ندارم
ج : ممنونم
ته : یوری رو صدا بزن بیادش
ج : باشه
____
ویو یوری
بعد از اینکه جونگ کوک رفت پایین حالم بد شد و رفتم توی سرویس اتاق خوابش و کلی خون بالا آوردم ، که یهو جونگ کوک وارد اتاق شد
____
ج : یوری...
یوری : چیزیم نیست حالم... (میوفته رو زمین)
ج : یورییی بیدار شووو یورییی ، تهیونگگگ
ته : (وارد اتاق میشه) چیشدهه
ج : برو ماشینو اماده کننن
ته : باشه باشه
____
ویو ادمین
بعد از مکالمه جونگ کوک یوری رو براید بغل کرد و از عمارت اوردش بیرون و داخل ماشین تهیونگ گذاشتش و به سمت بیمارستان حرکت کردن
--
«بعد از ۲۰ مین رسیدن به بیمارستان»
____
ج : دکتررررر دکترر کمککک
د : چیشده ؟ بزارینش روی برانکارد
ج : از قبل سابقه خودکشی ناموفق داشته صبح رفت توی دستشویی و کلی خون بالا اورد
د : همینجا منتظر بمونین
____
ج : تهیونگ
ته : چیه ؟
ج : ۲ ساعت گذشته هنوز خبری نیست ، یعنی تقصیر من بود ؟
ته : خودتم که گفتی خودکشی داشته ، معلومه خون ریزی داخلی داشته
ج : اگه بهوش نیاد چی ؟ اگه بمیره چی ؟
ته : نگران نباش خوب میشه
ج : اگه بلایی سرش بیاد خودمو نمیبخشم
ته : خودتو سر زنش نکن
د : اقای تهیونگ (بلند)
ته : بله بفرمایید ؟
د : راستش ایشون خون ریزی داخلی داشتن و الان خون بدنشون بشدت پایینه ، نیاز داریم یکی خون بهش بده
ته : گروه خونیش چیه ؟
د : A+
ته : جونگ کوک (کمی بلند)
ج : چیه ؟
ته : میگن خون بدن یوری پایینه نیاز به خون داره ، میتونی انجامش بدی ؟
ج : اره اره حتما
د : خوبه ، پرستار
پ : بله بفرمایید ؟
د : اقای جئون رو به بخش اهدای خون ببریدش
پ : چشم حتما ، بفرمایید
____
ویو جونگ کوک
بعد از اینکه خون‌مو گرفتن ، حس خیلی خوبی داشتم ، انگار واقعا داشتم جون یکیو نجات میدادم ، خیلی عالیه
____
د : همراهان خانم پارک یوری ؟
ته : بله
د : عمل موفقیت آمیز بوده ، الان منتقلش میکنن به بخش
ته : خوبه ، میتونیم ببینیمش ؟
____