پارت 8 (جونگ کوک قلدر مدرسمونه)
اینم از پارت 8 که قراره کلی با لایک هاتون بهم انرژی بدید
💗🔥🔥
کوک با حرف ووک جی عصبی شد و گفت نه کاری به ا/ت نداشته باش اون سوژه منه نزدیکش نمیشد هیچ کدومتون فهمیدید
ووک جی : واقعام که تو همیچین دختری رو میشناسی ولی برای یه شب هم که شده با من اشناش نکردی
کوک عصبی گفت : گفتم با ا/ت شوخی نکن من فقط اجازه دارم اذیتش کنم
در ضمن فعلا با جیهو کاری نداشته باشید بذارین تو مدرسه به حسابش برسیم امشبو فقط خوش بگذرونین
کوک دوتا پیک برداشت و داشت میرفت سمت ا/ت که به اون تارف کنه ولی دید که ا/ت دست جیهو رو گرفت و بلند شد که برن برقصن
همون لحظه دوتا دختر ه. ر. زه که مست بودن اومدن و بازوهام رو گرفتن و پیک ها رو هم رفتن بالا ولی هنوز هم نگاهم به ا/ت بود
ویو ا/ت
داشتم با جیهو میرفتم که کنار سولا برقصیم و کمی سولا و جیهو رو بیشتر باهم اشنا کنم که یهو چشمم به جون کوک افتاد که داشت با دوتا دختر لاس میزد و نوشیدنی میخورد( ا/ت فک کرد که داره لاس میزنه درحالی که کوک میخواست از شر دخترا خلاص بشه)
کوک دیگه اینجا چیکار میکنه!؟ انگار که این کاره است و زیاد اینجور جا ها میاد!
وقتی کوک رو دیدم حس کردم که قلبم تیر کشید اخه چرا دیدنش توی این وضعیت باعث عذاب من میشه ها؟
وقتی که جیهو و سولا مشغول رقصیدن بودن رفتم روی یه کاناپه نشستم و تا تونستم نوشیدم و به کوک نگاه میکردم که داشت دخترا رو با خودش میبرد که بشینن روی یه کاناپه vip ( درواقع دخترا داشتن کوک رو میبردن)
نمیدونم چرا ولی با دیدن این که این همه دختر دور ورشه عصبی میشدم و لیوانم رو تا لب پر میکردم و سر میکشیدم
ویو کوک :
داشتم با چشمم دنبال ا/ت میگشتم ولی نمیتونستم پیداش کنم نکنه بلایی سرش بیاد؟!
اخه چرا این دختر اینقدر باعث نگرانیم میشع؟!
همش ذهنم در گیره ا/ت بود به خاطر همین هم سعی میکردم خیلی ننوشم که اگه ا/ت مست شد هواسم بهش باشه
یهو چشمم به یه چند تا پسر افتاد که داشتن میرفتن سمت کاناپه اون سمت بار یکم که دقت کردم دیدم ات روی کاناپه ولو شده و حسابی مسته و پسرا هم هعیی دارن بهش نزدیک میشن
عصبی دستم رو توی موهام کشیدم و بلند شدم و تا دخترای ه. ر. زه اومدن دباره به بازوم آويزون شن دستام رو اوردم بالا و باقدرت حلشون دادم و از خودم دورشون کردم
رفتم سمت ا/ت که دیدم دوتا پسر دارن به ا/ت پیشنهاد های ناجور میدن
پسره : هیی بیبی با من بیا میخوام یه چیز جالبو امشب با من تجربه کنی ( درحالی که دستش رو دور کمر ا/ت حلقه کرده)
نظرت چیه بریم طبقه بالا تا اتاق خواب vip گرون قیمتی رو که برای امشب کرایه کردم ببینیم ها؟
ا/ت : هاا مگه طبقه بالا هم هست؟ اونجا هم خوشکله؟
پسره: هومم قراره با رفتن ما اونجا هنوز هم قشنگ تر بشه
( روی رون های ا/ت رو لمس میکنه و کمرش رو میکشه سمت خودش و صورتش رو به ا/ت نزدیک میکنه که یهو با مشت کوک روبرو میشه)
ا/ت : هاا کوک داری چه غلطی میکنی چرا تو همه ادمایی که با من مهربونن رو میزنی روانی ( چون مست بود فک میکردهه پسره باهاش مهربونه جررر 😐😂)
کوک : دلم میخواست بدونم اگه صبح هم با این پسره لاشی از خواب بیدار میشدی بازم نظرت همین بود؟!
پسره : معلومه که نظرش همین بود خودش گفته از من خوشش میاد حالا هم بکش کنار و تو چیزایی که به تو مربوط نمیشه دخالت نکن ( با پوز خند)
کوک دباره با مشت و لگد افتاد تو جون پسره دوستای پسره هم اومدن که کوک رو بزنن که یهو ا/ت جلوی کوک رو گرفت و اونا رو از هم جدا کرد
کوک : (به پسره میگه) در ضمن همه چیز های مربوط به ا/ت به من هم مربوط میشه اُکی؟
پسره : ( با دهن خونی) اون وقت چرااا؟ ههه! اون که هیچ علاقه ای نسبت به تو نشون نمیده
کوک : چون ا/ت دوست دختر منه
خب دل تو دلم نیست برای پارت بعد چون قراره...... 👀😈
بهتون نمیگم تا اسپویل نشه ها ها ها ها
امیدوارم لایک کرده باشی تا بتونی پارت بعدیو هم بخونی 🦋💗
💗🔥🔥
کوک با حرف ووک جی عصبی شد و گفت نه کاری به ا/ت نداشته باش اون سوژه منه نزدیکش نمیشد هیچ کدومتون فهمیدید
ووک جی : واقعام که تو همیچین دختری رو میشناسی ولی برای یه شب هم که شده با من اشناش نکردی
کوک عصبی گفت : گفتم با ا/ت شوخی نکن من فقط اجازه دارم اذیتش کنم
در ضمن فعلا با جیهو کاری نداشته باشید بذارین تو مدرسه به حسابش برسیم امشبو فقط خوش بگذرونین
کوک دوتا پیک برداشت و داشت میرفت سمت ا/ت که به اون تارف کنه ولی دید که ا/ت دست جیهو رو گرفت و بلند شد که برن برقصن
همون لحظه دوتا دختر ه. ر. زه که مست بودن اومدن و بازوهام رو گرفتن و پیک ها رو هم رفتن بالا ولی هنوز هم نگاهم به ا/ت بود
ویو ا/ت
داشتم با جیهو میرفتم که کنار سولا برقصیم و کمی سولا و جیهو رو بیشتر باهم اشنا کنم که یهو چشمم به جون کوک افتاد که داشت با دوتا دختر لاس میزد و نوشیدنی میخورد( ا/ت فک کرد که داره لاس میزنه درحالی که کوک میخواست از شر دخترا خلاص بشه)
کوک دیگه اینجا چیکار میکنه!؟ انگار که این کاره است و زیاد اینجور جا ها میاد!
وقتی کوک رو دیدم حس کردم که قلبم تیر کشید اخه چرا دیدنش توی این وضعیت باعث عذاب من میشه ها؟
وقتی که جیهو و سولا مشغول رقصیدن بودن رفتم روی یه کاناپه نشستم و تا تونستم نوشیدم و به کوک نگاه میکردم که داشت دخترا رو با خودش میبرد که بشینن روی یه کاناپه vip ( درواقع دخترا داشتن کوک رو میبردن)
نمیدونم چرا ولی با دیدن این که این همه دختر دور ورشه عصبی میشدم و لیوانم رو تا لب پر میکردم و سر میکشیدم
ویو کوک :
داشتم با چشمم دنبال ا/ت میگشتم ولی نمیتونستم پیداش کنم نکنه بلایی سرش بیاد؟!
اخه چرا این دختر اینقدر باعث نگرانیم میشع؟!
همش ذهنم در گیره ا/ت بود به خاطر همین هم سعی میکردم خیلی ننوشم که اگه ا/ت مست شد هواسم بهش باشه
یهو چشمم به یه چند تا پسر افتاد که داشتن میرفتن سمت کاناپه اون سمت بار یکم که دقت کردم دیدم ات روی کاناپه ولو شده و حسابی مسته و پسرا هم هعیی دارن بهش نزدیک میشن
عصبی دستم رو توی موهام کشیدم و بلند شدم و تا دخترای ه. ر. زه اومدن دباره به بازوم آويزون شن دستام رو اوردم بالا و باقدرت حلشون دادم و از خودم دورشون کردم
رفتم سمت ا/ت که دیدم دوتا پسر دارن به ا/ت پیشنهاد های ناجور میدن
پسره : هیی بیبی با من بیا میخوام یه چیز جالبو امشب با من تجربه کنی ( درحالی که دستش رو دور کمر ا/ت حلقه کرده)
نظرت چیه بریم طبقه بالا تا اتاق خواب vip گرون قیمتی رو که برای امشب کرایه کردم ببینیم ها؟
ا/ت : هاا مگه طبقه بالا هم هست؟ اونجا هم خوشکله؟
پسره: هومم قراره با رفتن ما اونجا هنوز هم قشنگ تر بشه
( روی رون های ا/ت رو لمس میکنه و کمرش رو میکشه سمت خودش و صورتش رو به ا/ت نزدیک میکنه که یهو با مشت کوک روبرو میشه)
ا/ت : هاا کوک داری چه غلطی میکنی چرا تو همه ادمایی که با من مهربونن رو میزنی روانی ( چون مست بود فک میکردهه پسره باهاش مهربونه جررر 😐😂)
کوک : دلم میخواست بدونم اگه صبح هم با این پسره لاشی از خواب بیدار میشدی بازم نظرت همین بود؟!
پسره : معلومه که نظرش همین بود خودش گفته از من خوشش میاد حالا هم بکش کنار و تو چیزایی که به تو مربوط نمیشه دخالت نکن ( با پوز خند)
کوک دباره با مشت و لگد افتاد تو جون پسره دوستای پسره هم اومدن که کوک رو بزنن که یهو ا/ت جلوی کوک رو گرفت و اونا رو از هم جدا کرد
کوک : (به پسره میگه) در ضمن همه چیز های مربوط به ا/ت به من هم مربوط میشه اُکی؟
پسره : ( با دهن خونی) اون وقت چرااا؟ ههه! اون که هیچ علاقه ای نسبت به تو نشون نمیده
کوک : چون ا/ت دوست دختر منه
خب دل تو دلم نیست برای پارت بعد چون قراره...... 👀😈
بهتون نمیگم تا اسپویل نشه ها ها ها ها
امیدوارم لایک کرده باشی تا بتونی پارت بعدیو هم بخونی 🦋💗
۲۵.۱k
۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.