part: ۱۳
part: ۱۳
عشق بیرنگ
(تهیونگ ویو)
جک گربه رو داد بهم و رفت بیرون ب گربه نگاه کردم چقدر گوگولی و کیوت بود خوداااا
چشاشووو نگاههه داشتم قربون صدقه اش میرفتم ک فهمیدم ا.ت بیدار شده وقتی منو دید با ترس نگام کرد این خیلی ناراحتم میکرد
ا.ت: چجوری منو پیدا کردی؟(ترسیده)
تهیونگ: اروم باش من بهت اسیب نمیزنم
ا.ت: بزار برم چرا دس از سرم برنمیداری؟
تهیونگ: چون عاشقتم
ا.ت: چ..چ.. چییی؟
تهیونگ رفت و ا.ت رو بغل کرد
تهیونگ: دیگه باید چیکار کنم ک بفهمی عاشقتم؟ چرا ازم میترسی؟ فکر میکنی من چون مافیام بهت صدمه میزنم؟ من عاشقتم
فکر میکنی چرا دزدیدمت؟ برای اینکه میخواستم پیش خودم باشی تا بتونم ازت محافظت کنم
ا.ت: واقعا؟
تهیونگ: اره
عشق بیرنگ
(تهیونگ ویو)
جک گربه رو داد بهم و رفت بیرون ب گربه نگاه کردم چقدر گوگولی و کیوت بود خوداااا
چشاشووو نگاههه داشتم قربون صدقه اش میرفتم ک فهمیدم ا.ت بیدار شده وقتی منو دید با ترس نگام کرد این خیلی ناراحتم میکرد
ا.ت: چجوری منو پیدا کردی؟(ترسیده)
تهیونگ: اروم باش من بهت اسیب نمیزنم
ا.ت: بزار برم چرا دس از سرم برنمیداری؟
تهیونگ: چون عاشقتم
ا.ت: چ..چ.. چییی؟
تهیونگ رفت و ا.ت رو بغل کرد
تهیونگ: دیگه باید چیکار کنم ک بفهمی عاشقتم؟ چرا ازم میترسی؟ فکر میکنی من چون مافیام بهت صدمه میزنم؟ من عاشقتم
فکر میکنی چرا دزدیدمت؟ برای اینکه میخواستم پیش خودم باشی تا بتونم ازت محافظت کنم
ا.ت: واقعا؟
تهیونگ: اره
۷۶۸
۲۲ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.