که دیدم جونگ کوک کنارم خوابیده و دست دور کمرم کرده نمی دو
که دیدم جونگ کوک کنارم خوابیده و دست دور کمرم کرده نمیدونم چرا ولی سرم خیلی درد میکرد .... از تخت پایین رفتم تا خواستم برم پایین چشام سیاهی رفت...
جونگ کوک ویو
با صدای مهیبی بلند شدم ..... یذره نگران بودم ..پس رفتم .. با چیزی که دیدم اشکم داشت در میومد ... ا.ت افتاده بود زمین و بزور بلند میشد ولی باز هم می افتاد .... فوری از پله ها رفتم پایین
-ا.تتتتت حالت خوبه ؟
+آ...آره حالم خوبه
-ولی پاهات نشون نمی ده (خوب چرا میپرسی وقتی میدونی حالش بده😐🩴)
ا.ت رو براید استایل بغل کردم و سوار ماشینش کردم .... رسیدیم بیمارستان و ا.ت رو به بخش سیتی اسکن بردم (نمدونم درست نوشتم یا نه) بعد چند دقیقه دکتر اومد
-دکتر حالش خوبه
دکتر : نه متاسفانه ولی هنوز امیدی هست
-چرا چیشده ؟؟؟
دکتر: فکر نکنم بتونه روی پاهاش وایسه چون بد جور افتاده .... ولی میتونید توی خونه باهاش تمرین کنید
-حتمی راه میره
دکتر : البته ولی باید صبر و حوصله داشته باشیم
ا.ت رو بردم خونه ....
+من دیگه نمیتونم راه برم ؟(بغض)
-چرا عزیزم میتونی .. فقط باید تمرین کنیم
+میشه از الان انجامش بدیم ؟
-زورشو داری ؟
+آره
کمر ا.ت رو گرفتم و بلندش کردم و گذاشتم روی کفشم که پام بود و شروع کردم کفشم رو به عقب کشیدم تا ا.ت پاهاش گرم بشه و...
جونگ کوک ویو
با صدای مهیبی بلند شدم ..... یذره نگران بودم ..پس رفتم .. با چیزی که دیدم اشکم داشت در میومد ... ا.ت افتاده بود زمین و بزور بلند میشد ولی باز هم می افتاد .... فوری از پله ها رفتم پایین
-ا.تتتتت حالت خوبه ؟
+آ...آره حالم خوبه
-ولی پاهات نشون نمی ده (خوب چرا میپرسی وقتی میدونی حالش بده😐🩴)
ا.ت رو براید استایل بغل کردم و سوار ماشینش کردم .... رسیدیم بیمارستان و ا.ت رو به بخش سیتی اسکن بردم (نمدونم درست نوشتم یا نه) بعد چند دقیقه دکتر اومد
-دکتر حالش خوبه
دکتر : نه متاسفانه ولی هنوز امیدی هست
-چرا چیشده ؟؟؟
دکتر: فکر نکنم بتونه روی پاهاش وایسه چون بد جور افتاده .... ولی میتونید توی خونه باهاش تمرین کنید
-حتمی راه میره
دکتر : البته ولی باید صبر و حوصله داشته باشیم
ا.ت رو بردم خونه ....
+من دیگه نمیتونم راه برم ؟(بغض)
-چرا عزیزم میتونی .. فقط باید تمرین کنیم
+میشه از الان انجامش بدیم ؟
-زورشو داری ؟
+آره
کمر ا.ت رو گرفتم و بلندش کردم و گذاشتم روی کفشم که پام بود و شروع کردم کفشم رو به عقب کشیدم تا ا.ت پاهاش گرم بشه و...
۱.۵k
۲۱ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.