سیلااممم بچه ها نمد چرا ولی میخوام سناریو بنویسم 😙
عکس هم بسی بی ربطه
خب بریممممم واسه سناريو
موضوع: اولین ملاقاتتون
دازای
نمی دونستی چیکار کنی...تصمیم گرفتی بری کافه و یه قهوه بزنی بر بدن
یه قهوه خریدی و رفتی پارک پائیز بود و
نسیم خنک به صورتت میخورد و نوازشت میکرد
_ سلام بانوی زیبا با من یه خودکشی دونفره میکنی؟
شما رو به پسره کردید،موهاش قهوه ای و یه کت نسکافه ای داشت و کل بدنش باند پیچی
شده بود: شاید..
_ پس فردا ساعت ۵ غروب دم همین درخت گنده تو پارک باشه؟
خنده ی ریزی کردی: باشه باشه، اسمت چیه
_دازای اوسامو (میخواستی کی باشه پس؟😐)
+منم ا/ت هستم (حالا یه اسمی واسه خودتون)
باهم دست دادین
چویا
توی بار بودی... مشروب همیشه آرومت میکرد.. اگه عصبی بودی... ناراحت بودی یه که چی...مشروب بهترین دوست زندگیت بود...امروز زیاده روی کرده بودی حتی نمی تونستی رو پای خودت وایسی
یکم که تونستی راه بری میخواستی بیفتی که یکی گرفتت: تو که جنبه نداری چرا میخوری
+بی جنبه خودتی کوتوله
_کی به کی میگه کوتوله
+ولم کن خودم میتونم
اونم با کمال میل ولت کرد
بلند شدی که دوباره افتادی
خواست بگیرید که گفتی: به من دست نزن
_با این سرعتم بری هفته ی دیگه هم نمیرسی
حرفش منطقی بود و تو رو به خونه رسوند
آکوتاگاوا
ساعت یکه شب بود
کلید خونت رو جا گذاشته بودی و زنگ خونه خراب بود و خواهرتم خواب بود(چقدر بدبختی😕)
تصمیم گرفتی یه مسافر خونه بری ولی همه جا بسته بود
چند دقیقه بعد چندتا پسر مزاحمت شدن
"خوشگلهه.... شبی چند"
زیادی رو مخت رژه رفته بود
خواستی بری بزنیشون که دستت رو محکم پیچوندن
دردت اومد امت مقاومت فایده ای نداشت
یه چیزه سیاه و قرمز اومد و بردت آسمون
گذاشتن اون ور خیابون و حساب اون پسر را رو رسید
+اسمت چیه؟
_اکوتاگاوا
+اریگاتو اکوتاگاوا کون!
آتسوشی
داشتی از دبیرستان به خونه بر میگشتی که دو تا آدم رو دیدی که جلوی آژانس کارآگاهی درحال دعوان، میخواستی یعد از دبیرستان عضو آژانس کارآگاهی بشی،آخه یوسانو خواهر بزرگترت اونجا عضو بود
دست پسره قطع شده بود و تو رفتی کمکش
موهبتت که تو نباید بمیری(به یوسانو رفته بود)بود سریع وصلش کردی
+ حالت خوبه ؟ نگران شدم
_ اریگاتو...اسمت چیه
+ا/ت
_اریگاتو ا/ت سان
خب اگه خوب نشد ببخشید 🤗
درخواستی هم داشتید بگید می نویسم ^_^
خب بریممممم واسه سناريو
موضوع: اولین ملاقاتتون
دازای
نمی دونستی چیکار کنی...تصمیم گرفتی بری کافه و یه قهوه بزنی بر بدن
یه قهوه خریدی و رفتی پارک پائیز بود و
نسیم خنک به صورتت میخورد و نوازشت میکرد
_ سلام بانوی زیبا با من یه خودکشی دونفره میکنی؟
شما رو به پسره کردید،موهاش قهوه ای و یه کت نسکافه ای داشت و کل بدنش باند پیچی
شده بود: شاید..
_ پس فردا ساعت ۵ غروب دم همین درخت گنده تو پارک باشه؟
خنده ی ریزی کردی: باشه باشه، اسمت چیه
_دازای اوسامو (میخواستی کی باشه پس؟😐)
+منم ا/ت هستم (حالا یه اسمی واسه خودتون)
باهم دست دادین
چویا
توی بار بودی... مشروب همیشه آرومت میکرد.. اگه عصبی بودی... ناراحت بودی یه که چی...مشروب بهترین دوست زندگیت بود...امروز زیاده روی کرده بودی حتی نمی تونستی رو پای خودت وایسی
یکم که تونستی راه بری میخواستی بیفتی که یکی گرفتت: تو که جنبه نداری چرا میخوری
+بی جنبه خودتی کوتوله
_کی به کی میگه کوتوله
+ولم کن خودم میتونم
اونم با کمال میل ولت کرد
بلند شدی که دوباره افتادی
خواست بگیرید که گفتی: به من دست نزن
_با این سرعتم بری هفته ی دیگه هم نمیرسی
حرفش منطقی بود و تو رو به خونه رسوند
آکوتاگاوا
ساعت یکه شب بود
کلید خونت رو جا گذاشته بودی و زنگ خونه خراب بود و خواهرتم خواب بود(چقدر بدبختی😕)
تصمیم گرفتی یه مسافر خونه بری ولی همه جا بسته بود
چند دقیقه بعد چندتا پسر مزاحمت شدن
"خوشگلهه.... شبی چند"
زیادی رو مخت رژه رفته بود
خواستی بری بزنیشون که دستت رو محکم پیچوندن
دردت اومد امت مقاومت فایده ای نداشت
یه چیزه سیاه و قرمز اومد و بردت آسمون
گذاشتن اون ور خیابون و حساب اون پسر را رو رسید
+اسمت چیه؟
_اکوتاگاوا
+اریگاتو اکوتاگاوا کون!
آتسوشی
داشتی از دبیرستان به خونه بر میگشتی که دو تا آدم رو دیدی که جلوی آژانس کارآگاهی درحال دعوان، میخواستی یعد از دبیرستان عضو آژانس کارآگاهی بشی،آخه یوسانو خواهر بزرگترت اونجا عضو بود
دست پسره قطع شده بود و تو رفتی کمکش
موهبتت که تو نباید بمیری(به یوسانو رفته بود)بود سریع وصلش کردی
+ حالت خوبه ؟ نگران شدم
_ اریگاتو...اسمت چیه
+ا/ت
_اریگاتو ا/ت سان
خب اگه خوب نشد ببخشید 🤗
درخواستی هم داشتید بگید می نویسم ^_^
۳.۵k
۰۴ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.