P12
ماما سرشو تو دستاش گرفت.
+درستھ تو بھ من قضیھ رو نگفتی....اما ویکتور ھمھ چیزو بھم گفت. ھم ھویت کوک...و ھم اینکھ تو عاشق یھ پسر شدی. نگاھی بھ صورت جونگکوک کرد. +دیگھ مجبوری فراموشش کنی تھ. +منظورت چیھ ھا.؟؟؟ +یھ تلھ مرگ بوده.....پیوند بین شماھا و جفت شدنتون ممنوع شده.....بھ واسطھ یھ طلسم نفسم بند اومده بود. +یع......یعنی چی.....حتما یھ راه باطل کردنی وحود داره. +کسی کھ طلسم کرده باید باطل کنھ....بھ خواستھ خودش. چشمامو محکم بستم.....باید چیکار میکردم؟ +یعنی.....من باید از اون عجوزه... سرشو بھ نشونھ تایید تکون داد. +و معلونھ اون بھ این راحتی طلسمو باطل نمیکنھ. دستمو سمت صورت سرد کوک بردم و لمسش کردم. باید چیکار میکردم +کوک از لحاظ جسمی اسیب میبینھ؟ +نھ.....فقط موقع انجام طلسم اینجوری میشھ.... جفتمون بھ صورت معصومش نگاه کردیم..
اون لایق اینھمھ درد نبود......منم درد داشتم....قلبم عین بمب تو سینھ ام میکوبید و از درد تو خودش مچالھ میشد. باید زودتر از اینا جفت ھم میشدیم تا اون لیسای لعنتی نتونھ کاری کنھ لعنت بھش.....لعنت
ادامه دارد
+درستھ تو بھ من قضیھ رو نگفتی....اما ویکتور ھمھ چیزو بھم گفت. ھم ھویت کوک...و ھم اینکھ تو عاشق یھ پسر شدی. نگاھی بھ صورت جونگکوک کرد. +دیگھ مجبوری فراموشش کنی تھ. +منظورت چیھ ھا.؟؟؟ +یھ تلھ مرگ بوده.....پیوند بین شماھا و جفت شدنتون ممنوع شده.....بھ واسطھ یھ طلسم نفسم بند اومده بود. +یع......یعنی چی.....حتما یھ راه باطل کردنی وحود داره. +کسی کھ طلسم کرده باید باطل کنھ....بھ خواستھ خودش. چشمامو محکم بستم.....باید چیکار میکردم؟ +یعنی.....من باید از اون عجوزه... سرشو بھ نشونھ تایید تکون داد. +و معلونھ اون بھ این راحتی طلسمو باطل نمیکنھ. دستمو سمت صورت سرد کوک بردم و لمسش کردم. باید چیکار میکردم +کوک از لحاظ جسمی اسیب میبینھ؟ +نھ.....فقط موقع انجام طلسم اینجوری میشھ.... جفتمون بھ صورت معصومش نگاه کردیم..
اون لایق اینھمھ درد نبود......منم درد داشتم....قلبم عین بمب تو سینھ ام میکوبید و از درد تو خودش مچالھ میشد. باید زودتر از اینا جفت ھم میشدیم تا اون لیسای لعنتی نتونھ کاری کنھ لعنت بھش.....لعنت
ادامه دارد
۲.۱k
۰۳ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.