سفیران سلامت پارت ۵۶
#jisoo
اومدن سر سفره داشتیم صبحونه میخوردیم
هیان:خا..مامان میگم میشه برام لقمه بگیری
باشه چی بزارم لای لقمت
هیان:عممممم از این بزار و از اون و از اون(🤦🏻♀️🤦🏻♀️نمیدونستم چی بگم)
ژینا:خب صبحونه خوردن تموم شد و رفت
هیان بیا برات برنامه کودک گذاشتم نگاه کن تا من هم سفره رو جمع کنم
هیان:باشه مامان
سفره رو جمع کردم و دیدم هیان اونجا تنهایی نشسته جین هم داره به کاراش میرسه
رفتم از داخل کابینت یه کاسه بزرگ بر داشتمو پر از توت فرنگی کردم
و یه سس شکلات برداشتم و رفتم نشستم وسط هیان و جین
خب خب اول به کی توت فرنگی بدم
هیان:من من
عمم با سس یا بدون سس
هیان:با سس
خب باشه
...
بیا
هیان:ممنون خال...مامان
خب جین تو چجوری میخوری
جین:من خودم بر میدارم
داشتیم توت فرنگی میخوردیم که یکی زنگ در رو زد
اومدن سر سفره داشتیم صبحونه میخوردیم
هیان:خا..مامان میگم میشه برام لقمه بگیری
باشه چی بزارم لای لقمت
هیان:عممممم از این بزار و از اون و از اون(🤦🏻♀️🤦🏻♀️نمیدونستم چی بگم)
ژینا:خب صبحونه خوردن تموم شد و رفت
هیان بیا برات برنامه کودک گذاشتم نگاه کن تا من هم سفره رو جمع کنم
هیان:باشه مامان
سفره رو جمع کردم و دیدم هیان اونجا تنهایی نشسته جین هم داره به کاراش میرسه
رفتم از داخل کابینت یه کاسه بزرگ بر داشتمو پر از توت فرنگی کردم
و یه سس شکلات برداشتم و رفتم نشستم وسط هیان و جین
خب خب اول به کی توت فرنگی بدم
هیان:من من
عمم با سس یا بدون سس
هیان:با سس
خب باشه
...
بیا
هیان:ممنون خال...مامان
خب جین تو چجوری میخوری
جین:من خودم بر میدارم
داشتیم توت فرنگی میخوردیم که یکی زنگ در رو زد
۱۶.۰k
۲۸ فروردین ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.