دو دقیقه خواستم بخوابم، خواب ندیدم که اسید دیدم اسیددددد
دو دقیقه خواستم بخوابم، خواب ندیدم که اسید دیدم اسیددددد
بچه هاااا یه خواب سمی دیدمممم
اصن فرا تر از سم بود نمیدونم چرا همچین چیزی دیدم
خواب دیدم تو یه پارک بودم بعد جونگ کوکو دیدم تو همون پارک اونم تو ایراننننن
بعد رفتم باهاش عکس بگیرم یه بنده خدایی که اصن نمیدونم کی بود ک قیافشم ندیدم میخواست عکس بگیره
جونگ کوکم انگار جن دیده هی میخواست در بره از دستم فک کنم فکر میکرد من ساسنگ فنم🔫😐
بعد من خواستم جونگ کوکو بغل کنم عکس بگیرم میگفتم جونگ کوک برگرد از جلو بغل کنیم همو
بعد جونگ کوکم برنمیگشت و هیچی نمیگفت😐😂
اخر سر برنگشت از پشت بغلش کردم
بعد عکس گرفتیم و داشتم میرفتم از پارک که دوباره جونگ کوکو از دور دیدم اونم داشتم میرفت
بهش دست تکون دادم میدونستم میبینتم ولی محلم نمیذاشت😂😐🥲
اها بعد جونگ کوکم یه کاپشن بزرگ سفید پوشیده بود(عکسش تو اسلایدا هست فقط ببخشید کیفیتش بده همینم به سختی از تلگرام پیدا کردم)
حالا این به کنار یه قسمت دیگه از خوابم دیدم با جونگ کوک توی یه رستوران بی سر و ته که باید از در و دیوارش میرفتیم بالا که بریم بیرون ازش بودیم
بعد مث اینکه کوک یه چیزی دزدیده بود نمیدونم همچین چیزی بعد که کارکنای رستوران فهمیدن گذاشت سرجاش و داشت یواشکی در میرفت منم دیدمش دوبار صداش زدم اولین بار نشنید دومین بار شنید نگام کرد بعد چند ثانیه دوباره به فرارش ادامه داد😐😂
بعد یکی از کارکنا منو دید بهم گفت "بهش بگو دیگه از کارا نکنه" مثلا میخواست نصیحت کنه منو جونگ کوکو😂🔫😐
بعد حالا در رفتیم با هم از اونجا
بدیِ خوابم اینه که اصلا صدای جونگ کوکو نشنیدم ینی اصن حرف نزد که بخوام بشنوم🥲😂
خلاصه خیلی سم بود خوابه
حالا من اینجاشو دوست داشتم که جونگ کوکو بغل کردم عرررررر دارم هنوزم عر میزنم بخاطرش اصن یه وضعی😂🥲😭
بچه هاااا یه خواب سمی دیدمممم
اصن فرا تر از سم بود نمیدونم چرا همچین چیزی دیدم
خواب دیدم تو یه پارک بودم بعد جونگ کوکو دیدم تو همون پارک اونم تو ایراننننن
بعد رفتم باهاش عکس بگیرم یه بنده خدایی که اصن نمیدونم کی بود ک قیافشم ندیدم میخواست عکس بگیره
جونگ کوکم انگار جن دیده هی میخواست در بره از دستم فک کنم فکر میکرد من ساسنگ فنم🔫😐
بعد من خواستم جونگ کوکو بغل کنم عکس بگیرم میگفتم جونگ کوک برگرد از جلو بغل کنیم همو
بعد جونگ کوکم برنمیگشت و هیچی نمیگفت😐😂
اخر سر برنگشت از پشت بغلش کردم
بعد عکس گرفتیم و داشتم میرفتم از پارک که دوباره جونگ کوکو از دور دیدم اونم داشتم میرفت
بهش دست تکون دادم میدونستم میبینتم ولی محلم نمیذاشت😂😐🥲
اها بعد جونگ کوکم یه کاپشن بزرگ سفید پوشیده بود(عکسش تو اسلایدا هست فقط ببخشید کیفیتش بده همینم به سختی از تلگرام پیدا کردم)
حالا این به کنار یه قسمت دیگه از خوابم دیدم با جونگ کوک توی یه رستوران بی سر و ته که باید از در و دیوارش میرفتیم بالا که بریم بیرون ازش بودیم
بعد مث اینکه کوک یه چیزی دزدیده بود نمیدونم همچین چیزی بعد که کارکنای رستوران فهمیدن گذاشت سرجاش و داشت یواشکی در میرفت منم دیدمش دوبار صداش زدم اولین بار نشنید دومین بار شنید نگام کرد بعد چند ثانیه دوباره به فرارش ادامه داد😐😂
بعد یکی از کارکنا منو دید بهم گفت "بهش بگو دیگه از کارا نکنه" مثلا میخواست نصیحت کنه منو جونگ کوکو😂🔫😐
بعد حالا در رفتیم با هم از اونجا
بدیِ خوابم اینه که اصلا صدای جونگ کوکو نشنیدم ینی اصن حرف نزد که بخوام بشنوم🥲😂
خلاصه خیلی سم بود خوابه
حالا من اینجاشو دوست داشتم که جونگ کوکو بغل کردم عرررررر دارم هنوزم عر میزنم بخاطرش اصن یه وضعی😂🥲😭
۱۰.۴k
۲۵ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۴۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.