𝙉𝙖𝙢𝙚 𝙤𝙛 𝙩𝙝𝙚 𝙣𝙤𝙫𝙚𝙡: به عشقم باختم 𝙜𝙚𝙣𝙧𝙚:جنایی عاشقانه اص*مات مافیایی هیجانی 𝘾𝙖𝙥𝙚𝙡:تهیونگ ات Character:جنی یونجون اعضا کای اجوما °ad v°
#به_عشقم_باختم
Part:⁴
بعد از اینکه برگه رو گذاشتم روی میز کنار پنجره سریع از اتاق رفتم بیرون
وای امروز چه اتفاقایی افتاد آبروم به کل رفت بهتر ی چند روزی پیشش آفتابی نشم فکر نمیکردن انقدر عصبی باشه اوففف
دوباره رفتم آشپزخونه اجوما داشت آشپزی میکرد
+اجوما جون من حوصلم سر رفته
~چقدر زود خودی شدی
+ببخشید
~راحت باش مشکلی نیست الانم میز رو بچین الان ارباب میاد
+چشم....اجوما جون اینجا که انقدر بزرگه باید گل خونه هم داشته باشه دیگه
~گل خونه هم داره تو حیاطه
+میگم من که میز و چیدم میشه برم اونجا گلا رو آب بدم
~به شرطی که زود بیای چون همه خدمتکارا سر ی میز برای غذا خوردن میشینیم و ارباب میاد ما رو چک میکنه بعد خودش غذا میخوره
+چشم زود میام فعلا خدافظ
بعد از گفتن کلمه خدافظ بدو بدو از آشپزخونه اومدم بیرون و رفتم داخل حیاط
گل خونه بزرگی داشت خیلی هم قشنگ بود تصمیم گرفتم قبل از اینکه شروع کنم به گلا آب بدم باهاشون حرف بزنم برای همین به خودم حالت نشسته دادم و شروع کردم با گلا صحبت کردن
<²⁰ مین بعد>
اینجا خیلی خوب بود از چیزی که فکر میکردم بهتر بود
برگشتم برم سطل آب و بیارم که......
Paian Part ⁴
°ad v°
Part:⁴
بعد از اینکه برگه رو گذاشتم روی میز کنار پنجره سریع از اتاق رفتم بیرون
وای امروز چه اتفاقایی افتاد آبروم به کل رفت بهتر ی چند روزی پیشش آفتابی نشم فکر نمیکردن انقدر عصبی باشه اوففف
دوباره رفتم آشپزخونه اجوما داشت آشپزی میکرد
+اجوما جون من حوصلم سر رفته
~چقدر زود خودی شدی
+ببخشید
~راحت باش مشکلی نیست الانم میز رو بچین الان ارباب میاد
+چشم....اجوما جون اینجا که انقدر بزرگه باید گل خونه هم داشته باشه دیگه
~گل خونه هم داره تو حیاطه
+میگم من که میز و چیدم میشه برم اونجا گلا رو آب بدم
~به شرطی که زود بیای چون همه خدمتکارا سر ی میز برای غذا خوردن میشینیم و ارباب میاد ما رو چک میکنه بعد خودش غذا میخوره
+چشم زود میام فعلا خدافظ
بعد از گفتن کلمه خدافظ بدو بدو از آشپزخونه اومدم بیرون و رفتم داخل حیاط
گل خونه بزرگی داشت خیلی هم قشنگ بود تصمیم گرفتم قبل از اینکه شروع کنم به گلا آب بدم باهاشون حرف بزنم برای همین به خودم حالت نشسته دادم و شروع کردم با گلا صحبت کردن
<²⁰ مین بعد>
اینجا خیلی خوب بود از چیزی که فکر میکردم بهتر بود
برگشتم برم سطل آب و بیارم که......
Paian Part ⁴
°ad v°
۱۵۱
۱۲ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.