پارت هشتم

همه شروع میکنن خوردن غذا بعد سی مین باهم میز و جمع میکنن و رو مبل میشینن

میا: حوصلم به فاخ رفته
انی: دقیقا
جیمین: چه کنیم
تهیونگ: نمیدانم
میا: الان که ساعت دوازده فیلم ترسناک میچسبه
انی: به ولا انابل ننزاری تا ابد چص چص چص
جیمین: نمیترسین
میا: ما بدون فیلم ترسناک خوابمون نمیبره
تهیونگ: پشمای نداشتم ریخت 😐
انی: الهی میخوایی بهت قرض بدم
تهیونگ: نمیخواد مال خودت
انی: بهتر
جیمین: من میرم خوراکی بیارم شمام فیلم. پخش کنین
میا: امر دیکه ای نیست جناب خلیفه
جیمین: نه نیست فقط یه فیلو خوب باشه
میا: برو گمشو خوراکی هاتو بیار نکبت
جیمین: هعیییی.... رفتم از داخل کابینت کلی خوراکی برداشتمو رفتم پیششون
انی: این یکو ببینیم
میا: خوبه..... فیلم. پلی کردم
تهیونگ: امیدوارم منو جیمین سکته نکنیم.. اروم
میا: چیزی گفتی
تهیونگ: نه
میا: اها

« چهل می بعد»

تهیونگ و جیمین: جیغغغغ جیغغغغ چقدر ترسناکههههههه
میا: 😐😐
انی: از هیکلتون خجالت بکشین قد زرافه شدین
جیمین: خو ترسناکه دروغ بگیم
تهیونگ: اخه این گه کوفتیه نکاه میکنین
میا: تلویزیون و خاموش کردو... بریم بتمرگیم
تهیونگ: خدا خیرت بده
جیمین: به ولا بیشتر از این میشد غش میکردم
میا: کی گفت بخوتطر شماست با جیغای شما مگه میشه از فیلم لذت برد
جیمین و تهیونگ: 😐😐😐😐
انی: من رفتم بتمرگم... بای
میا: منم بهت میپیوندم.... رفتم تو اتاقمو خوابیدم
جیمین: اینا از کدوم عجایب دنیان
تهیونگ: نمیدونم بخدا شاید ازفضا اومدن
جیمین: میا که کلا واسه هرچی ده ا جواب داره
تهیونگ: انی هم مث چی بی اعصابه
جیمین: خدا بهمون رحم کنه
تهیونگ: الان ما رو ببین دوتا از بهترین پلیسای سئول از دوتا دختر میترسن 😂😂😂
جیمین: تاسف میخورم تاسفففف
تهیونگ: منم مث تو
جیمین: هعیی بریم بکپیم فردا باید بریم اداره
تهیونگ: باوشه..... رفتیم توی اتاقامونو خوابیدیم

اینماز پارت جدید امیدوارم خوشتون بیاد