جونگکوک: آره درسته ولی قرار نیست بهتون بدنمو نشون بدم، بر

جونگکوک: آره درسته ولی قرار نیست بهتون بدنمو نشون بدم، برای همینم باید اینطوری محکم پتو بپیچم دورم.

جونگکوک: نمیدونم چرا اینروزا انقدر دلتنگ آرمی میشم.

جونگکوک: خیلی دلم میخواد آرمیو ببینم.

اس دوم:
جیمین: صبحت بخیر جونگکوکا
جیمین: بیدار شدم
جیمین: نخوابیدی
جونگکوک: اوه جیمین هیونگ
جونگکوک: بجای اینکه بخوابی داری چیکار میکنی
جیمین: تازه بیدار شدم
جونگکوک: خوب خوابیدی؟ عالیه. منم الان میرم بخوابم
جیمین: اوه هنوز نخوابیدی؟
جونگکوک: صبحت بخیر، دارم اینطوری کامنتاتو میخونم
جیمین: صبحت بخیر جونگکوکا
جونگکوک: این ساید چپ و راست صورتمه، مسلماً سمت راستو ترجیح میدم
جونگکوک: رد زخم روی صورتم
جونگکوک: فکر نمیکنم اصلا ردش بره
جونگکوک: یه داستانی داره که الان نمیتونم بهتون بگم ولی هروقت میتونستم حتما براتون تعریفش میکنم
جونگکوک: باید روش تتو بزنم بنظرتون؟ یا باید رد زخمشو پاک کنم؟
جونگکوک: "میخوام کنارت بخوابم" همین الانشم کنارم خوابیدین، اینطور نیست؟
جونگکوک: بای~ سعی میکنم بیشتر بیام
جونگکوک: اگه چیزی اذیتتون میکرد یادتون باشه که مجبور نیستین تنها هندلش کنید
جونگکوک: امیدوارم بدن و قلب آرمیامون آسیب نبینه
جونگکوک: لطفاً خوشحال باشید
جونگکوک: باید سخت روی خوشحال بودنمون کار کنیم
جونگکوک: میدونین دیگه مگه نه؟ باید خودتون دنبال خوشحالی بگردین
جونگکوک: و حین انجام اینکار خودتونو گم نکنید
جونگکوک: شماها مین کرکتر زندگی خودتونید

#jungkook
لایک؟کامنت؟